فراز هامون

وبلاگ تخصصی مهندس عباس نورزائی - مسایل کشاورزی، توسعه روستایی،اقتصادی و اجتماعی، ایده های جدید و تحول آفرین

وبلاگ تخصصی مهندس عباس نورزائی - مسایل کشاورزی، توسعه روستایی،اقتصادی و اجتماعی، ایده های جدید و تحول آفرین

فراز هامون

* کارشناس ارشد مدیریت توسعه ی روستایی
* دارای گواهینامه TCDC از آکادمی جنگلداری یوننان کشور چین
* قائم مقام سازمان جهادکشاورزی سیستان و بلوچستان
* معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی سازمان جهادکشاورزی سیستان و بلوچستان
* رئیس مرکز آموزش عالی جهادسازندگی سیستان و بلوچستان
* رئیس گروه پژوهشی برنامه ریزی، اقتصادکشاورزی و توسعه روستایی
* مدیر جهادسازندگی منطقه ی سیستان و نیکشهر و قصرقند
* رئیس مرکز هماهنگی شوراهای اسلامی روستایی سیستان
* نماینده ی مجری طرح مجتمع کشتارگاهی صنعتی زابل
* دبیر اتاق فکر جهادکشاورزی سیستان و بلوچستان
* عضو انجمن توسعه ی روستایی ایران
* رتبه ی یک مشاوره در گروه توسعه ی روستایی سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی
* مؤلف سه عنوان کتاب منتشر شده، دو عنوان کتاب در دست تألیف و ده ها مقاله ی علمی

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
پیوندهای روزانه
پیوندها

۸ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

۱۳:۴۵۲۵
آذر

عباس نورزائی

بنیاد، مؤسسه‌ی خیریه، انجمن، سمن، N.G.O، سلبریتی، فرد خیر، کانون، آستان، کمیته، دفتر امام‌جمعه، دفاتر مراجع تقلید، موقوفه، وصایت، خادمیار، هیئت، ستاد، امدادگر، جهادگر.

اینها عناوین طیف وسیعی از تشکل‌ها یا افرادی است که در زمینه‌های مختلف، احساس و ادراک نوع‌دوستی و مهربانی را پاسخ می‌گویند و در نقاط مختلف کشور و حتی دنیا دنبالهروی صفت «رحمانیت و رحیم بودن» ذات خداوند هستند.

بخشی از آن‌ها از سازمان لازم و انضباط تخصصی و فنی برخوردارند و توفیقات و اعتبار اجتماعی خوبی در جامعه کسب کرده‌اند که در این نوشتار، روی سخن‌مان با آنها نیست، برایشان آرزوی توفیق داریم.

اما بخش زیادی از این دارندگانِ خمیرمایه‌ی انسانیت، فاقد تشکیلات مناسب، تخصص لازم، ارتباط ناکافی و گاه تشخیص ضعیف هستند که این وضعیت، اقدامات و فعالیت‌های آنان را که براساس اعتماد مردمی شکل گرفته و یا می‌گیرد، به انحراف می‌برد و گاه نیز چون بعضی از سلبریتی‌ها، شبهه‌ی سوء استفاده‌های شخصی پیش می‌آید و کمک‌های مورد نظر به اهل آن نمی‌رسد.


عباس نورزایی
۱۳:۳۵۲۵
آذر

عباس نورزائی

5000 هکتار زمین در موقعیتی که از دو سوی به منابع آبی چاه‌نیمه و شاخه‌ی سیستان رودخانه‌ی هیرمند، متصل می باشد، از سال 1370 به دانشگاه زابل واگذار گردید. دانشگاه موصوف، این زمین‌ها را با نام مجتمع تفریح مورد بهره‌برداری قرار داد که در 35 کیلومتری زابل و در شهرستان زهک واقع شده است.

دانشگاه زابل، توجه به توسعه‌ی متکی به منابع داخلی، فراهم ساختن خودکفایی در جهت تولید کالاهای اساسی،‌ استفاده‌ی مناسب از امکانات و توان کشاورزی را از جمله‌ی اهدافی است دانسته که با احداث این مجتمع دنبال می‌کند.

 دانشگاه یادشده اقداماتی در این سایت انجام داده و هزینه‌های صدها میلیاردی نیز در آن صورت گرفته است که از جمله می‌توان به تولید و پرورش گیاهان زیستی و دارویی، ‌نخیلات، ‌مزرعه‌ی پرورش شترمرغ، توسعه‌ی طرح تولید محصولات زیرپلاستیک، ‌طرح تغییر الگوی کشت متناسب با آب توسط آبیاری تحت فشار، طرح باغ گیاه‌شناسی و تولید قارچ خوراکی از جمله طرح های کشاورزی اشاره نمود.


عباس نورزایی
۱۳:۳۰۲۵
آذر

عباس نورزائی

یکی از مجموعه طرح‌های شرکت آب منطقه‌ای استان سیستان و بلوچستان که در سال 1396، باید اجرایی می‌شد، مطالعه و احداث فیدرکانال شماره‌ی 2 چاه‌نیمه‌ها با اعتبار 800 میلیارد ریال با هدف افزایش میزان آب‌گیری  مخازن چاه‌نیمه  با توجه به شرایط خشک‌سالی حاکم می‌باشد.

زمانی که رودخانه‌ی هیرمند، سیلابی می‌شود، طبق برنامه، مقادیری از سیلاب از طریق یک کانال که به فیدرکانال شماره‌ی یک چاه‌نیمه‌ها معروف است، از طریق دهانه‌ی آبگیر جریکه، به داخل چاه‌نیمه‌ی شماره‌ی یک، هدایت می‌شود که در صورت تداوم جریان سیلاب، با آب‌گیری چاه‌نیمه‌ی یک، سپس چاه‌نیمه‌ی شماره‌ی دو و سه و نهایتاً چاه‌نیمه‌ی چهارم، آبگیری می‌گردد.

از آنجایی که مدت زمان جریان سیلاب‌ها، محدود می‌باشد و تنها یک کانال، وظیفه‌ی آب‌گیری را عهده‌دار است، قاعدتاً حجم آبی که ذخیره‌سازی می‌شود، کم خواهد بود.


عباس نورزایی
۱۳:۲۵۲۵
آذر

عباس نورزائی

تعدادی روستای جزیره‌ای در دریاچه‌ی هامون، با نابودی نیزارها تخریب شدند، مردمش آواره و به روستاهای خارج از هامون، پناه بردند.

روستاهای خارج از هامون، با وقوع سیلاب ۱۳۷۰، به تل‌هایی از خاک تبدیل شدند، اما دولت وقت، همه‌ی جمعیت این آبادی‌ها را در یک جا تجمیع کرد و برای‌شان خانه ساخت و نامش را گذاشت: «مجتمع علی‌اکبر». این مجتمع، در بخش کوه‌خواجه شهرستان هامون استان سیستان و بلوچستان و در ۲۷ کیلومتری جنوب غربی شهر زابل واقع شده است.

پس از چندی به دلیل جمعیت بالای ده‌هزار نفر، عنوانی سنگین بر آن نهاده شد و این‌جا را «شهر علی‌اکبر» نامیدند. شهری که به جز یک تابلوی سندبلاست شده زیر شلاق بادهای ۱۲۰ روزه که اینک به‌زعم کارشناسان ۱۸۰ روزه شده، بی‌رنگ شده است و به زحمت خوانده می‌شود، همان‌طور که به زحمت با دیدگان مسئولین این کشور، دیده می‌شود.

شهری که سیتی‌سنتر ندارد، بازار و فروشگاه ندارد، از چراغ‌های نورانی، جاذبه‌های تفریحی و امکانات شهری، در آن خبری نیست. این‌جا را حتی نمی‌توان «روستا» هم نامید، چرا که از آیات و معیارهای روستا در آن خبری نیست. نه زراعتی، نه دامی، نه صنعتی، نه مراودات و انسجام اجتماعی، اما ریزگردهای هامون، ترکش‌های خشکی انهار و رودخانه‌ی هیرمند و سوءمدیریت شدید و مزمن در دستگاه‌های دولتی و فرار نخبگان محلی، امان مردم را بریده است.


عباس نورزایی
۰۹:۵۶۰۸
آذر

عباس نورزائی

می‌گویند رضاخان روزی در زمستان، وارد اداره‌ی امنیه شد، دست‌های خود را روی در جیب بلوز بلند نظامی‌خود گذاشت و گفت: «می‌ترسم امنیه‌ها جیبم را بزنند» و نیز معروف است که در پاسخ سربازانی که به ندادن جیره‌ی خود اعتراض کرده بودند، مقداری برف از روی زمین برداشت و آن را گلوله کرد و به امنیه‌ها نشان داد و از افراد یک گروهان خواست آن را دست به دست تا ردیف آخر نفرات برسانند. وقتی گلوله‌ی برف به آخر گروهان رسید تقریباً آب شده بود. رضاشاه به امنیه‌ها گفت: «من حقوق و جیره‌ی کافی برای شما اختصاص داده‌ام اما تا دست به دست بشود و نصیب شما بشود مقدار زیادی از آن آب می‌شود و به جیب صاحب منصبان شما می‌رود.»

گرچه این داستان، حکایت از بی‌عُرضگی خود رضاخان در نظارت بر عُمّال خودگمارده‌اش دارد، اما گاه انسان قافیه کم می‌آورد، این داستان قالب خوبی برای تطبیق اعمال بعضی از گُماشته‌های دولت و دیگر اقشار است.

اعتبار قابل، دست‌به‌نقد و فوری با اذن رهبر معظم انقلاب به طرحی داده شد که گمان می‌رفت ذره‌ای از آلام انباشته شده‌ی روستاییان سیستانی را دوا کند. طرح آبیاری ۴۶ هزار هکتار از زمین‌های کشاورزی دشت سیستان، آغاز شد و میلیاردها تومان داخل چلوصافیِ هزینه برای پیمانکاران و مشاورین جورواجور ریخته شد و طی دو روز گذشته، در یک عملیات کاملاً سیاسی، در زمانی دیرهنگام، در کمال بی‌تدبیری آبِ نداشته و بی‌کیفیت چاه‌نیمه در فاز اول این طرح رهاسازی شد.


عباس نورزایی
۰۹:۴۴۰۸
آذر

عباس نورزائی

 

سال زراعی گذشته، با بی‌تدبیری، بدون توجه به روند بارش‌ها، عدم توجه به داده‌های هواشناسی و اقلیم‌شناسی حوزه‌ی آبخیز هیرمند و در یک ندانم‌کاری محض، آب مورد نیاز برای تأمین نوبت اول آبیاری در اختیار کشاورزان گذاشته شد و اندک اندوخته‌ی زارعین نجیب و صبور سیستانی از دست‌شان رفت و با ندادن آب نوبت دوم، محصولی به درو نرسید، حتی برای علوفه‌ی دام‌ها استفاده نشد.

متعاقب آن، در یک مسابقه‌ی منیتی، هر وکیلی و مدیری، قصد داشت، مانور پی‌گیری  این مشکل برای پرداخت خسارت را به اجرا بگذارد.

اما تا کنون، به جز مزارعی که بیمه بودند، به هیچ کشاورزی تا کنون توسط دولت فخیمه، خسارتی پرداخت نشد و کشاورزان سیستانی، در این ماجرا تنها به درگاه ذات حق، شکایت بردند و به انتظار یگانه حامی خود دست بر آسمان ماندند.


عباس نورزایی
۲۱:۲۲۰۴
آذر

عباس نورزائی

هر مدیری دافعه و جاذبه‌ای دارد. گروهی از جامعه از قِبَل آن منتفع می‌شوند و گروهی نیز ممکن است متضرر گردند. این زیان یحتمل جنبه‌ی سیاسی داشته باشد یا اقتصادی، به هر حال حکایت، مصداق همان «هرکسی از ظن خود شد یار من، وز درون من نجست اسرار من» است.

اوسط هاشمی با معرکه‌داریِ ماجرای فتنه در تهران، به امارت استان سیستان و بلوچستان رسید، بخشی از جامعه را به عمد برجسته‌تر کرد و بخش دیگری را به خاک سیاه نشاند.

دانیال محبی با حرکتی لاک‌پشتی، اما میانه‌روتر، با سبقه‌ی اصلاح‌طلبی پا به میدان استانداری گذاشت، سعی کرد اقداماتی ولو اندک اما بالنسبه برابر در استان در حیطه‌ی پیگیری امور مردم و انتصابات داشته باشد که هرگز مطلوب مردم و استانی که فاصله‌ی طبقاتی درآمدش با سایر نقاط کشور فاحش است، نیست.

حالا اراده‌ی دولت فخیمه‌ی اصلاحات بر صدرنشینی جناب مهندس احمدعلی موهبتی قرار گرفته است. او را از زمان دانشجویی‌اش در دانشکده‌ی کشاورزی زابل، وقتی جوانی پویا و پژوهش‌مدار بود، می‌شناسم. از پتانسیل‌های انسانی شرق کشور است.

عباس نورزایی
۲۱:۰۴۰۴
آذر

عباس نورزائی

چندی قبل، در حالی که هوا رو به سردی می‌رفت، جنب و جوشی بین مردم همراه با اضطرابی خاص آغاز شد. تدارک تهیه‌ی مدارک متعددی از قبوض آب و برق گرفته تا اسناد مالکیت ماشین‌آلات کشاورزی که از قافله‌ی معجزه‌ی جدیدی که شرکت نفت استان، خبر آن را داده بود، عقب نمانند.

گاهی نوع نگاه ما به مردم در یک جامعه‌ی مشخص، برای مردم رفاه یا رنج می‌آفریند.

مدیر مسئولی از واحد‌های سازمانی که در آن اشتغال داشتم، سراسیمه به من مراجعه کرد و گفت: «شما معاون توسعه‌ی مدیریت و منابع انسانی سازمان هستید، همه‌ی کارمندان، بدون پاس از اداره خارج می‌شوند.»، گفتم: «اینگونه نیست، ممکن است معدودی متخلف این کار را بکنند.»، خودش که مدیریت نگهبانان را برعهده داشت، مأمور کردم تا به صورت نامحسوس طی یک ماه موارد را کنترل کند، وقتی محاسبه کردیم، حدود ۲ درصد کارمندان این کار را می‌کردند نه همه.

مردم استان سیستان و بلوچستان، هزینه‌های فراوان امنیتی حکومت را در قالب هزینه‌های اجتماعی، روانی و اقتصادی می‌پردازند، معدودی قاچاقچی(از انواع آن)، پول‌های بادآورده را پارو می‌کنند، کثیری از مردم، با عِرض و حیثیت خود تاوان آن را پس می‌دهند.

وقتی صف طولانی تراکتورهای کشاورزان را چند روز قبل جلوی دفاتر یکی از مراکز خدمات جهادکشاورزی مشاهده کردم و جواب یکی از کشاورزان را شنیدم که به من گفت: «مهندس داریم اثبات می کنیم که دزد نیستیم!»، بر غم‌هایم افزوده شد.

عباس نورزایی