فراز هامون

وبلاگ تخصصی مهندس عباس نورزائی - مسایل کشاورزی، توسعه روستایی،اقتصادی و اجتماعی، ایده های جدید و تحول آفرین

وبلاگ تخصصی مهندس عباس نورزائی - مسایل کشاورزی، توسعه روستایی،اقتصادی و اجتماعی، ایده های جدید و تحول آفرین

فراز هامون

* کارشناس ارشد مدیریت توسعه ی روستایی
* دارای گواهینامه TCDC از آکادمی جنگلداری یوننان کشور چین
* قائم مقام سازمان جهادکشاورزی سیستان و بلوچستان
* معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی سازمان جهادکشاورزی سیستان و بلوچستان
* رئیس مرکز آموزش عالی جهادسازندگی سیستان و بلوچستان
* رئیس گروه پژوهشی برنامه ریزی، اقتصادکشاورزی و توسعه روستایی
* مدیر جهادسازندگی منطقه ی سیستان و نیکشهر و قصرقند
* رئیس مرکز هماهنگی شوراهای اسلامی روستایی سیستان
* نماینده ی مجری طرح مجتمع کشتارگاهی صنعتی زابل
* دبیر اتاق فکر جهادکشاورزی سیستان و بلوچستان
* عضو انجمن توسعه ی روستایی ایران
* رتبه ی یک مشاوره در گروه توسعه ی روستایی سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی
* مؤلف سه عنوان کتاب منتشر شده، دو عنوان کتاب در دست تألیف و ده ها مقاله ی علمی

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
پیوندهای روزانه
پیوندها

۱ مطلب در دی ۱۳۹۹ ثبت شده است

۱۰:۰۲۰۳
دی

عباس نورزائی

محدوده‌ی سرزمینی‌ای که امروزه «سیستان و بلوچستان» نامیده می‌شود، تنیده شده از مؤلفه‌های اجتماعی مشترک، بین اقوامی است که از دیرباز در کنار هم زندگی کرده و در شرایط سخت و سهل، هم‌دیگر را یاری رسانده‌اند.

مردم این استان، صرف‌نظر از مذهب، ایل و طایفه و یا قوم و محل سکونت، خرده‌فرهنگ‌های خاص ایرانی خود را دارا می‌باشند که به بعضی از آن ها به‌طور گذرا اشاره می‌شود:

الف-‌ میارجلی: در جامعه‌ی سنتی و در گذشته به دلیل این‌که دولت حضور پایداری در منطقه نداشت تا از ستم‌دیدگان دفاع کند، اشخاص به دلیل احساس ناامنی، ترس از کشته‌شدن و یا  احقاق‌حقوق خود به فردی از طایفه‌ی دیگر پناه می‌بردند. در این عمل، پناه‌آورنده را «میار» و پناه‌دهنده را «میار جل» و خود این عمل را «میارجلی» می‌گفتند.

دفاع از پناه‌آورنده و ستم‌دیده در میان مردم این  استان، چنان حرمتی داشت که در صورت لزوم «میار‌جل» برای حفاظت میار از جان خویش نیز مضایقه نمی‌کرد. آسیب دیدن میار یا فرد پناهنده برای میارجل موجب ننگ و سرشکستگی بزرگی برای او و طایفه‌ی محسوب می‌شد و چه بسا افرادی که می‌توان به‌نام از آن‌ها یاد کرد که در جهت تثبیت این خصلت انسانی، کشته شده‌اند.

ب- شریعت کردن: اگر میان دو نفر یا دو طایفه اختلاف و درگیری پیش می‌آمد برای حل آن از سنتی به نام «شریعت کردن» بهره می‌گرفتند که این سنت هنوز هم در مناطق مختلف استان رواج دارد. بنابراین آن‌جا که فردی هنجارشکن، بدون درنظرداشت اصول شریعت محمدی(ص)، دستور قتل فردی ولو بی‌گناه از طایفه‌ای که ضارب یا قاتل به آن وابستگی دارد را صادر می‌کند، عدول از این قواعد شریعت می‌باشد.

ج- شال مردم‌داری: در این شیوه، بیش‌تر از آن‌که مهـم باشد چه کسی از چه قاعده یا قانونی تخلف کرده است، از زاویه‌ی زیان و ضـرر وارده بـه شـخص مدعی و کیفیت جبران خسارات مدعی، نسبت به قضاوت و حل و فصل اختلافات اقدام می شد. علـت مقبولیتِ این نظام، منزلت محلی و به‌خصوص آشنایی کامل افرادی است که به قضاوت می‌پردازند، بنابراین برای بررسی و حل‌اختلاف، نشست‌هـای مـردم‌داری برگزار می‌گردد که به آن «شال مردم‌داری» گفته می‌شود.

عباس نورزایی