برنامههای توسعهی روستایی و کشاورزی، انسانمحور یا اقتصادمحور؟
عباس نورزائی
رویکردها ناشی از اعتقادات و ارزشهای یک ملت و یا سازمان بهشمار میآیند. اینکه به روستا و کشاورزان به عنوان یک بنگاه اقتصادی صرف نگاه شود یا روستا را به عنوان یک مرکز زندگی تعدادی انسان و کشاورزان را نیز به عنوان انسان ببینیم، آن نکتهی مورد نظر من در این یادداشت است.
برهمین محور، در آن سالهای پر از اخلاص جهادسازندگی، یکی از مباحثی که با فردی از مدیران بودجه در همین استان داشتم، نشأتگرفته از همین نوع نگاه بود.
من اصرار داشتم به روستایی در نیکشهر که جمعیت مناسبی داشت، درحد معیشتی نیز منابع کشاورزی دراختیارشان بود، باید برقرسانی کرد و آن مدیر سنتی بر عدم توجیه اقتصادی و نامتوازن بودن «هزینه و منفعت صرفاً اقتصادی» آن مُصِر بود.
اینکه تعدادی انسان در یک جایی سالها زندگی کردهاند که ولو اقتصادی نبوده است را، در حکومتی چون جمهوری اسلامی که محور همهی تلاشها، انسانیت انسان است، نمیتوان نادیده گرفت.
دو شب جلوتر، برحسب اتفاق، دکمهی تلویزیون را زدم و با دیدن مهندس پیری، رئیس با تجربه و عالِم کشاورزی استان، در برنامهی تلویزینی «حرف حساب» در شبکهی هامون، پای مناظرهی بین او و یک کارشناس دانشگاهی نشستم. خیلی حسرت خوردم که چرا این مناظره با ناپختگی مجری برنامه در این موضوع، ذبح شد و فرصت کافی به ایشان داده نشد تا بحث را برای بینندگان و بهخصوص جوانان ما بشکافد؟
کارشناس محترمی که جوان بود و تازه از محیط صِرف دانشگاهی وارد جامعه شده بود، سخنانی کاملاً تئوریک را برای به چالشکشیدن کشاورزی استان بر زبان میراند و گاه آمار و اعدادی را ارائه میکرد که حتی در واحد شمارش آن تبحر و مهارت کافی نداشت و پارهای کلمات بهسرانجام نارسیده رد و بدل میشد و مجری برای رهایی از مخمصه، بحث را عوض میکرد و برنامه را به «حرفهای ناحساب» مبدل کرده بود.
یکی از مباحث این بود که چرا در استانی که کمآب است، شما محصولات پرآب را میکارید؟ چرا آن محصولات را از کشورهای دیگر خریداری نمیکنید و اینکه کشاورزی در این استان، با آن نگاه نباید انجام شود.
یکی از نظریههایی که در جهان مطرح شده است، نظریهی «تجارت آب مجازی» است. این کارشناس محترم هم با نگاهی مثبت به این نظریه، در دام آن گرفتار شده بودند. آب مجازی به حجم آب بکاررفته در تولید کالاهای کشاورزی بر میگردد که بخشی از آن در محصولات، ذخیره شده است. زمانی که این کالاها به بازارهای جهانی وارد میشوند، تجارت آب مجازی روی میدهد و همین نظریه میگوید، این میزان آب برای محصولات مختلف باید محاسبه شود، کشورها میتوانند بخشی از محصولات آببر را از کشورهایی که مشکل آب ندارند، خریداری کنند.
در پاسخ باید گفت: «هنوز توافق جهانی در مورد تجاریشدن محصولات کشاورزی و اجرای نظریهی آب مجازی وجود ندارد و تنها در برخی کشورها به صورت ملی عملیاتی شده است. این تئوری از ابتدای فعالیت کشاورزی در کشورها وجود داشته اما هرگز جنبهی بینالمللی، نظاممند و قانونی پیدا نکرده است. بنابهتعبیر خودمان نوعی نظریهی استعماری بهشمار میرود، چرا که تأمین امنیت از نوع غذایی آن را وابسته به کشورهای دیگر میکند و سایر کشورها در دهکدهی دارای کدخدایی ظالم، خونخوار و ضدانسانی، حداقل برای ما مسلمانان، کاملاً نشان دادهاند که برای رسیدن به مقاصد شومشان حتی از تحریم غذا و دارو، نیز دریغ نکردهاند.»
نظریهی «مزیت نسبی» از دیگر نظریههایی است که در اقتصاد ملیمان بیشتر بر آن متکی هستیم و در استانی مثل استان سیستان و بلوچستان و بهویژه در بخش کشاورزی ما بر آن تأکید داریم. ما معتقدیم در استانی که منابعی محدود دارد، محور برنامهها بر توجه به انسان ذینفع استوار است بنابراین نباید کشاورزان استان را الزام کنیم که صرفاً به کشت محصولات استراتژیک بپردازند، بلکه هر محصولی که برایشان ارزشافزوده داشت، مورد کشت قرار دهند، با محوریت این نظریه، کاشت هندوانه را که نظریهی «آبمجازی» رد میکند، نظریهی «مزیت نسبی»، تایید میکند.
توصیه میشود، برای برنامههای رسانهای از این دست، مجریانی از جنس خود موضوع، انتخاب شوند، وقتی برنامهای حالت مناظره دارد، دو نفر کارشناس دیگر که یکی موافق و دیگری منتقد سیاستهای بخش اقتصادی است، در برنامه به صورت حضوری یا تلفنی یا ویدئویی حضور داشته باشند و اعلام نظر کنند تا بینندگان و مخاطبین، دچار سردرگمی و ناامیدی از برنامهها نشوند و موضوع لوث نشود.
سلام
قانون برنامه و بودجه مروج شیوه سرمایه داری 50 سال است که کشور را به ورطه سیاه چال کشانده است. سازمان بی برنامه هم با جهاد سازندگی مخالف بوده و هست . لایحه نابودی جهاد سازندگی هم توسط همین غربزده ها به مجلس برده شد.
ماده گرایی - سرمایه داری اصالت را به سرمایه می دهد. اما اسلام به علم و دانشمندان با تقوی اصالت می دهد.
شیوه جهادی نوید بخش دولت مردمی = اقتصاد مردمی = اقتصاد جهادی است .
جهاد سازندگی همان نظریه اسلام را اجرا نمود. اینک باید میدان به گروه های جهادی دانش بنیان مردمی واگذار نمود ان شاءالله