عباس نورزائی
طی بیست سال
گذشته، شدیدترین و مزمن ترین شرایط آبی در منطقه ی سیستان سیطره یافته، سطوح زیر
کشت به حداقلی متمایل به صفر رسیده، جمعیت زیادی در حالتی جگرخراش ترک دیار نموده،
مهاجرت کرده اند، بدترین شکل آلودگی های زیست محیطی در اوج گرما و نارسایی های غیرقابل
تصور از خدمات دولت در منطقه، نمایان است.
مسئولین متعدد
و غیرمستقیمی با اغراض و نیات متفاوتی به استان آمدند و رفتند و گفتند و نمایش
دادند و منت گذاشتند و در انتها، تنها چیزی که ممکن نشد و مردم احساس و ادراک
نکردند، نتیجه ی مؤثری بود که باید می بود.
مشکل اصلی سیستان
آب است و وظیفه مند ترین فرد در کشور نسبت به این موضوع، وزیر نیرو می باشد. نمی
دانم چرا ایشان، این قدر دیر به سیستان آمدند؟
نمی دانم
آمدنش برای حل مشکلات این منطقه است یا در حالی که پیکر مجروح سیستان در حال خونریزی
ناشی از بی آبی است، او قصد دارد مقداری از خون سیستان مجروح را در شیشه های خط
دوم انتقال آب برای زاهدان کند یا نوشدارویی برای سیستان آورده باشد؟
این ماجرا مرا
به یاد ابیات شهریار، آن مرد عارف واصل، خطاب به معشوقه ی ظاهری اش انداخت که قابلیت
تطابق با این بازدید دارد:
آمدی جانم به
قربانت ولی حالا چرا
بیوفا حالا
که من افتادهام از پا چرا
نوشدارویی و
بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این
زودتر میخواستی، حالا چرا
