«مرز»، نسخهی شفابخش بیماری خشکسالی در سیستان و بلوچستان
عباس نورزائی
خشکسالیهای مُزمن، نفس های زندگی را در استانی که دارای استعدادهای پنهان و محرومیت های آشکار می باشد، به شماره انداخته است. گفتن و نوشتن از نابسامانی اقتصادی مردم این استان با دیدن آسیب ها و کیفیت زندگی مردم، با هم کاملاً متفاوت است و از همه مهم تر اینکه ادراک شرایطی که مردم متحمل هستند با دیدن آن از تفاوتی عمیق تر حکایت دارد.
شرایط خیلی از مناطق استان به سمتی رفته است که حتی برای آب شرب، نه در مقیاس استانداردهای جهانی و ملی، بلکه برای تر کردن گلو و روانی نفس کشیدن، مواجه با مخاطره هستند، از تأمین آب برای رونق یافتن کسب و کار مستقیم بیش از پنجاه درصد مردم استان که در روستاها زندگی می کنند، دیگر نباید چیزی گفت.
از سویی یکی از مزایای نسبی استان، ترانزیت کالا و تجارت آن به کشورهای همسایه ازجمله پاکستان و افغانستان است. طبق آمار سازمان صنعت، معدن و تجارت استان، نزدیک به ۱/۳ درصد از کل صادرات کشور از مبادی گمرکی و بازارچههای مرزی استان سیستان و بلوچستان صورت گرفته است. این امر نشاندهنده ی این موضوع است که از پتانسیلهای این استان به خوبی استفاده نشده است.
یکی از دلایل این امر، عدم توازن جدی در تعداد مرزهای رسمی و بازارچههای مرزی بین غرب و شرق کشور است که این امر باعث ادامه ی ناامنی و همچنین عدم استفاده ی بهینه از ظرفیتهای مرزهای شرق کشور شده است.
یکی از علل عدم توسعه ی مرزها در شرق کشور، وجود نگاه امنیتی به استان در طول سالهای گذشته بود که حتی به انسداد مرزها و دیوارکشی در طول مرز نیز انجامیده است.
بنابراین، به نظر میرسد با توجه به پتانسیلهای موجود مبادلات تجاری و تزانزیت کالا در استان، عملاً حجم مبادلات تجاری صورتگرفته از مرزهای استان قابلتوجه نیست و میتوان آن را یکی از مسایل اصلی استان قلمداد نمود که درصورت حل آن، ارزش افزوده ی استان افزایش یافته و مسئله ی بیکاری استان نیز تا حدودی مرتفع میگردد.
درصورت بهبود وضعیت تجارت و تزانزیت کالا از مرزهای استان، معیشت مرزنشینان نیز بهبود یافته و از مهاجرت آنها به حاشیه ی شهرهای بزرگ جلوگیری به عمل خواهد آمد. این امر هم از نظر امنیت مرز و هم از نظر مسائل و آسیبهای اجتماعی احتمالی ناشی از حاشیهنشینی این افراد، دارای اهمیت بسزایی است.
برای نجات مردم استان از حلقه ی تنگناهای اقتصادی حاکم، راهکارهای زیر پیشنهاد می شود:
۱- با توجه به مسئله ی جدی کمآبی در استان، بهرهگیری از این مزیت نسبی استان باید یکی از اولویتهای اصلی توسعه در این استان باشد. در واقع، یکی از موتورهای اصلی رشد و توسعه در استان میتواند تجارت و ترانزیت کالا از مرزهای استان باشد.
۲- ایجاد زیرساختها و امکانات ضروری جهت بهرهبرداری بیشتر از مرزهای رسمی و بازارچههای مرزی موجود
۳- ایجاد و افتتاح مرزهای رسمی و بازارچههای مرزی بیشتر به منظور تسهیل در امر تجارت، بازرگانی و صادرات
۴- تغییر نگاه تکبُعدی امنیتی به استان و انتخاب رویکرد چندوجهی و توسعهای به مسائل استان
۵- عملیاتیشدن واقعی قانون مبادلات مرزی. براساس قانون مبادلات مرزی(مصوب سال ۱۳۷۱) سالانه باید ۳٪ از درآمد کل تجارت خارجی کشور از سوی دولت در مناطق مرزی برای اولویت محرومیتزدایی سرمایهگذاری و هزینه شود تا علاوه بر محرومیتزدایی باعث رونق اقتصادی در این مناطق بشود. تاکنون دولت بطور جدی این قانون را اجرایی نکرده است.
۶- تعیین فهرست کالاها بصورت منطقهای، با توجه به متفاوتبودن نیازهای هر استان و منطقه، و نیز بازبینی محدودیت سقف مبادلات مرزی در بازارچههای مشترک مرزی نسبت به بازارچههای متفاوت
۷- باز کردن گذرهای ویژه ی دوران بحران در طول مرز با اختیارات محلی و تعیین چارچوب های کلی برای انجام مبادلات طرفینی مرزنشینان و شکستن مقطعی سد قوانین و مقررات معمول و مانع
۸- جلوگیری از رانتخواری تعداد اندکی از افراد بانفوذ از فواید مرز