تدوین: عباس نورزائی
قسمت اول: منشأ و ویژگی ها
بادهای سیستان٬ این روزها به دلیل شرایط حاکم اقلیمی و محیطی در سیستان٬ به هیولای هفت سری می ماند که بردن نام آن برای ساکنین این دیار٬ بسیار چندش آور شده است.
قصد داریم با این پدیده ی طبیعی در سیستان٬ عمقی تر آشنا شویم تا با آن کنار آئیم و آن را جزء لاینفک و جداناشدنی از زندگی خود دانسته٬ با اقداماتی عالمانه٬ نقمات فعلی این پدیده ی آفریده شده ی خداوندی را به نعماتی زندگی آفرین تبدیل کنیم.
با گرمتر شدن هوا در اردیبهشت ماه هر سال، دامنه ی کم فشار جنوب شرقی ایران گسترش بیشتری یافته و متعاقب آن فروبار روی دریای خزر در موقعیت شرقی تری قرار می گیرد. در این هنگام تمام بادهایی که از شرق و جنوب شرق کشور به صورت بادهای ۱۲۰ روزه می وزند، نتیجه ی چرخش و ورود هوا به سمت مرکز کم فشار جنوب شرقی ایران است.
منشأ اصلی بادهای پرفشار روی خزر و بعد از آن هوای سرد روی ارتفاعات هندوکش و هیمالیاست .به عبارت بهتر با قوی تر شدن پر فشار روی دریای خزر این عامل به عنوان عامل برتر به ایفای نقش می پردازد و هوا را به سوی کم فشار به جنوب شرق ایران می راند.
هنگامی که پرفشار روی دریای خزر عقب نشینی می کند یا ضعیف تر می شود هوای سرد روی ارتفاعات بلند هندوکش و هیمالیا به سمت کم فشار جنوب شرق ایران حرکت می کند که ابتدا جهت شمال شرقی داشته و زمانی که به خراسان جنوبی می رسد جهتی شمالی و سپس در سیستان به سمت جنوب شرق منحرف می شود.
وضعیت توپوگرافی دشت زابل که ارتفاعات پلنگان در غرب و ارتفاعات بابائی در شمال شرق این دشت واقع شده است . حالت کانال طبیعی ایجاد نموده و باعث تشدید سرعت این باد می شود .
این باد در منطقه ی زابل به «باد لوار» معروف است که به مفهوم گرم و خشک بودن این باد است که این باد دارای جهت شمالی و یا شمال غربی می باشد .
از اوایل اردیبهشت ماه شروع شده و تا شهریور و حتی مهرماه ادامه دارد که به دلیل مدت وزش به نام بادهای 120 روزه مشهور است.
حداکثر سرعت باد در تیرماه تا 100 کیلومتر در ساعت و در موارد نادر به بیش از آن نیز می رسد. متوسط سرعت باد در ماه های تابستان در حدود 26 کیلومتر در ساعت و در ماه های زمستان به 13 کیلومتر در ساعت می رسد. جریان باد در سیستان در کلیه ی فصول سال برقرار است و بیشترین موارد وزش باد مربوط به تابستان است.
این باد در ابتدای صبح آرام بوده٬ در ساعت 9 و حدود ظهر به حد اکثر سرعت خود می رسد٬ از بعدازظهر سرعت آن فروکش و در ساعات شب به صورت نسیم ادامه داشته یا از حرکت می ایستد.
در طول مدت وزش باد 120 روزه، حداکثر متوسط سرعت باد در طول روز در ساعت ۶ صبح و حداقل متوسط سرعت باد در ساعت ۳ بعدازظهر رخ می دهد.
بنابراین وقتی صبح از خواب بیدار شدید٬ حداکثر سرعت باد را که ملاحظه می کنید٬ نگران نباشید در همان روز و در ساعات بعدی٬ بادِ آرامی را تجربه خواهید کرد و وزش یکنواختی وجود ندارد.
پس باد صبح شدیدتر٬ باد عصر آرام تر و باد نیمه ی اول شب٬ ملایم تر است. یکی دیگر از علل «نیمروز» خواندن سیستان٬ همین واقعیت است که نیمی از روز شدت باد و در نیمی دیگر از روز٬ آرامش را تجربه می کنید.
قسمت دوم: نعمات
پیشتر بادهای 120 روزهی سیستان را از ابعاد منشأ و تأثیرات منفی(نقمات) آن مورد بررسی قرار دادیم، در ادامهی این بحث، به نعمات یا تأثیرات مثبت این بادها اشاره میکنیم:
تلطیف هوا:
ارتفاع دشت سیستان از سطح دریا 480 متر میباشد، بنابر این مقیاس، این منطقه، در اقلیم گرم و خشک قرار دارد. به موازات شروع فصل گرما در دشت سیستان، بادهای 120 روزه نیز شروع به وزیدن می کنند و تقریباً با پایان یافتن فصل گرما، این بادها نیز فروکش مینمایند. جهت وزش بادهای 120 روزه به گونهای است که ابتدا سطوح وسیع دریاچهی هامون را در مینوردد و سپس وارد نقاط مسکونی سیستان میشود، آنگاه همانند یک تهویهی طبیعی، هوای سرد را از دریاچه به سایر نقاط منطقه منتقل میکند و در متعادل کردن دمای منطقه مؤثر است.
خارخانهها:
قبل از ظهور ماشینهای خنککننده، مردم سیستان با تعبیهی بادگیرهایی بر سقف گنبدی منازل که به «کولَک» معروف است و دریچههایی در بدنهی شمالی دیوار که «سورَک» نامیده می شود، باد را به دام میانداختند و وادار به جریانی از سقف به داخل منازل و سپس خروج از دریچههای دیوار میکردند، در مواردی نیز بادگیرها بسته و باد را مستقیماً از طریق دریچهها، وارد منزل میکردند. گاه نیز پشت منزل، پشتهای خارشتر یا بوتهها و خاشاک دیگر را میگذاشتند و بر روی آن آب میپاشیدند تا مثل یک کولر آبی عمل کند. این تکنیک به «خارخانه» معروف بود.
منبع تأمین انرژی:
بشر امروزین با سعی و خطا دریافته است که باید به منظور جلوگیری از تخریب محیط زیست به «انرژیهای نوین» متوسل شود و یکی از ظرفیتهای تولید انرژی در باد، نهفته است. مزارع تولید برق به وسیلهی نیروگاهای بادی، ظرفیتی عظیم برای ایجاد اشتغال، درآمدزایی، تأمین انرژی منطقه و رفع ریزگردها را فراهم میکند. در صورت سرمایهگذاری در این خصوص، میتوان نسبت به صادرات برق تولیدی به کشورهای همسایه مانند افغانستان و پاکستان نیز اقدام کرد زیرا از این کشورها درخواستهایی وجود دارد.
هوادهی به آب برای تأمین اکسیژن آبزیان:
با توجه به گرمای هوا و لزوم اجرای برنامههای ماهیدار کردن دریاچه، وجود گرمای منطقه، باعث میشود تا اکسیژن کافی در اختیار آبزیان قرار نگیرد. اما بادهای 120 روزه، خود به مثابه «هوادههای طبیعی» عمل میکنند و به طور کلی اکسیژندهی لازم را به آب برای استفادهی آبزیان مینماید.
آسیابهای بادی:
در گذشته سیستان، یکی از کانونهای آسیابهای بادی بوده است. در این تکنیک، باد را کانالیزه میکنند تا به پرههایی چوبین برخورد و آن را که به سنگهای آسیاب متصل است، به حرکت آورد. با این وصف با استفاده از نیروی طبیعی باد، بدون صرف هزینه، به آسیاب غلات پرداخته میشود.
پمپهای آبکش بادی:
در بعضی از نقاط در گذشته، با تعبیهی دکلهای چوبی و حرکت آنها به وسیلهی نیروی باد، سطل آب بسته شده به این دکل به طور مرتب وارد چاه شده، پرآب میشد و سپس بالا میآمد و آب را در نهری تخلیه مینمود تا مورد استفاده ی احشام قرار گیرد، مزرعه یا باغی کوچک را آبیاری نماید.
تأثیر باد در گردهافشانی و تلقیح گیاهان و درختان:
گلها و شکوفههای درختان دارای دو نوع میله است که بعضی عضو نر و برخی عضو ماده میباشند. در میلههای نر، کیسههایی پر از گردههای ریز که به منزلهی نطفهی حیوانات نر است و میلههای ماده که درونشان خالی و قسمت پایین آنها به تخمدان میرسد، مثل تخمدان حیوانات ماده میباشد. یکی از فواید باد آن است که در نتیجهی وزش آن، گردههای نر روی میلههای ماده رسیده، با اعمال شگفتانگیزی که حکایت از حکمت کامل الهی میکند، درخت و گیاه، آبستن میشود.
جابجایی ابرهای بارور:
ایجاد و حرکت دادن ابرها و حمل نمودن آن به نقاطی که خدا خواسته است و به دنبال آن نزول پر برکت باران، از دیگر مأموریتهای باد است که خداوند متعال بر آن در آیات قرآن حکیم تأکید ورزیده است.
کمک به تشکیل پروفیل خاک:
در خطالقعرها و نقاط کم ارتفاع، اثر بادهای 120روزهی سیستان و در کنار آن انجام عملیات زراعت و کشاورزی در تشکیل پروفیل خاک حائز اهمیت میباشد. تحت تأثیر بادهای مذکور ذرات ریز رس( بافت سنگین) به منطقه انتقال و ضمن مخلوط شدن با ذرات درشت(بافت سبک) و واریزههای موجود، بافت مناسبی از خاک را در حوزه به وجود میآورد.
قسمت سوم: نقمات
چرخهی فرسایش و رسوب هیرمند:
سیلابهای وحشی، سالیانه حجم زیادی از رسوبات را با خود وارد کاسهی ژئومورفولوژیکی سیستان(در بخش افغانی و ایرانی) آن میکند. وزش بادهای 120 روزه مجدداً بخشی از این رسوبات را برداشت، حمل و مجدداً در نقاط مختلفی از مسیر رودخانهی هیرمند، به آن تحویل میدهد و این چرخه، هزاران سال است تداوم دارد. گاه شدت برداشت رسوب از آبکَندها به حدی است که سطح زمین را ناهموار میکند، بریدگیها و تَلماسهها، بهرهبرداری از زمین کشاورزی را ناممکن می سازد.
تأثیر باد در فرسایش زمین( ایجاد کلوت،کلوتک) به ویژه در حوالی تاسوکی، کاملاً مشهود است. شدت وزش این باد به حدی است که هر گونه فعالیت را از انسان سلب مینماید، در وضع عمومی اختلال میکند و چنان سطح زمین را میساید که در فاصلهی چند ساعت، زمینهای زراعتی و باغها را انباشته از شن و ماسه میکند و تپهها را نیز به سطح صاف ونسبتاً همواری تبدیل میسازد.
تأخیر در برداشت محصول و ضایعات تحمیلی به کشاورزان:
بادهای 120 روزه با برداشت محصول عمدهی سیستان یعنی گندم، همزمان است. وزش باد باعث میشود تا این برداشت به تأخیر افتد، ساقههای گندم خشک میشود و این خشکیِ بیش از حد، ریزش دانههای گندم، خوابیدگی یا وَرس، همچنین جابجایی دستههای گندم درو شده را به دنبال داشته و سالیانه حجم قابل توجهی از محصول را ضایع مینماید. یا بوتههای جالیز را خشک میکند و برداشت زودرس را موجب می شود.
مسدود شدن به جادهها:
با وزش باد، اگر غبار آن غلیظ باشد، کاهش دید را موجب میشود که جادهها مسدود میگردد. گاهی نیز حرکت شنهای روان، جادهها را میبندد و تردد را ناممکن میسازد. نقاط متعددی در این منطقه وجود دارد که ماشینآلات راهسازی و راهداری وزارت راه را به خود مشغول داشته است.
خسارت به کانالهای آبرسانی:
لایروبی انهار و رودخانههای سنتی سیستان، از دغدغههای بزرگ کشاورزان و سازمان آبیاری منطقه بوده و «نظام حََشَر» از دیرباز برای مقابله با همین بلیه ایجاد شده است. بادهای 120 روزه، شنهای روان را به داخل این رودخانهها، انهار و کانالها، هدایت میکند و باعث میشود تا سطح مقطع آنها برای عبور آب کاهش یافته و در موارد فراوانی مسدود شود بنابراین سالیانه امکانات، وقت، نیرو و اعتبارات زیادی را مصروف خود میسازد.
خسارت به ذخیرهگاههای آب:
بادها باعث پرشدن مخازن ذخیرهی آب میگردد. براساس دادههای آماری، میزان کل رسوبات حمل شده به مخازن چاهنیمه(دریاچهی ذخیرهگاه آب سیستان)، طی 15 سال 5257408 تن و در طی یک سال 220000 مترمکعب بوده است. برای احداث چنین ذخیرهگاهی میلیاردها ریال هزینه شده تا حجم مفیدی قریب 760 میلیون مترمکعب آب را در خود جای دهد، اما رسوبات بادی و آبی، نزدیک به 200 میلیون مترمکعب از حجم مفید آن را به خود اختصاص داده و این ظرفیت را به حدود 500 مترمکعب رسانده و تا کنون برای لایروبی آن هیچ اقدامی نشده، در نتیجه، پیشبینی میشود در دهههای آتی، نسلهای آیندهی سیستان، این ظرفیت حیاتی را نیز از دست بدهند.
افزایش دما و کاهش رطوبت موجود در محیط :
در ماههای تابستان به علت تبخیر فوقالعاده بر اثر بادهای 120 روزه سطح دریاچهی هامون، به حداقل خود میرسد. بر اساس اندازهگیریها و آمارهای موجود، میزان متوسط تبخیر در سیستان از سال 42 به بعد حدود 7/4 متر در سال بوده است. بر اساس آمار هواشناسی با شدت اثر بادهای 120 روزه، میزان تبخیر و رطوبتنسبی هوا کاهش یافته است.
لغو پروازها و کاهش دید: بر اساس گزارش سازمان هواشناسی استان، نسبت به سالهای ما قبل میزان فاصلهی دید کاهش زیادی یافته و سرعت باد نیز افزایش داشته است و پروازهای بیشماری از منطقه لغو گردیده است.
تأثیر باد بر سلامت انسان:
باد یا اغتشاشات هوا، موجب بیخوابی، کمخوابی، خستگی، کوفتگی عضلات، تحریکات عصبی، اضطرابهای روحی، سردردهای شدید و احساس درد در محلهای زخم پس از جراحی میشود. تداوم باد در در افزایش فشار خون، اثر میگذارد.
صدای زوزهی باد، قادر است آرامش شنوایی را برهم زده و فرد را دچار ضعف اعصاب و تحریکات عصبی نماید، همچنین گرد وغبار ناشی از باد، باعث ایجاد اختلالات تنفسی، بیماریهای چشمی نظیر تراخم، کمسویی میگردد.
مسئولین وزارت بهداشت و آموزش پزشکی اعلام نمودهاند که: «سیستان، رتبه ی ابتلای به سل در کشور را دارا است و از هر 1000 نفر 20 نفر مسلول هستند.» بادهای 120 روزه، تخم انگلها، اسپورهای مختلف، کُزاز و شاربُن را نتقال میدهد و پشهی آنوفِل را پرواز میدهد و از جایی به جای دیگر منتل میکند.
بیماریهای تنفسی، گوارشی و چشمی زیادی در اثر آلودگیهای ایجاد شده به علت وزش باد در منطقه مشاهده میگردد که یک نمونه منحصر به فرد آن «کراتیتشنی» است که در این بیماری ذرات ماسه باعث خراشیدن قرنیهی چشم و کاهش دید میگردد.
تأثیر بر تنظیف و بهداشت ساختمانها:
با وزش بادهای 120 روزه، در همهی ساختمانهای اداری، منازل و بیمارستانها، لایهای از غبار ریزبافت جاخوش میکند و تکرر تنظیف سخت غبارروبی، اغلب بیماری آسم برای خانمها و کارگران تنظیف را به دنبال داشته و یا به بیماری روانی وسواس دچار شدهاند.
تصادفات جادهای:
مسدود شدن جادهها چه به دلیل حرکت شنهای روان یا غلظت ریزگردها و کاهش دید باعث تصادفات فراوانی شده، بخشی از جامعه را سوگوار مینماید، خانوادههایی را بیسرپرست و خسارات زیادی به جامعهی سیستان وارد میکند.
تأثیر در اجرای پروژههای عمرانی:
بادها موجب کُندی در اجرای پروژههای عمرانی و کار در ارتفاع میشود. . تصور کنید که جرثقیل لولهای با سایز بالا را کمی بالا بیاورد و بادهای ۱۲۰ روزه نیز در حال وزیدن باشد٬ چناچه شدت و سرعت باد از حدی بیشتر باشد٬ خودِ جرثقیل جا خالی نموده٬ فرش زمین میشود٬ بنابراین باید صبر کرد تا فقط در اوقاتی که سرعت باد مینیمم است٬ بارگیری و تخلیه صورت گیرد٬ در این صورت زمان اجرای طرح٬ به طور ناخواسته افزایش می یابد.
از نگاهی دیگر٬ به هنگام جوشکاری لولهها بههم در مزرعه٬ باید سرعت باد طوری باشد که گلولههای ذوب شدهی جوش را که حکم قطرات آب را پیدا میکنند٬ جابجا ننماید و از استاندارد این کار٬ خارج نکند. گاه برای مقابله با اثرات منفی باد بر جوشکاری٬ از قفسههای امن بادشکن استفاده میشود٬ اما محیطی بسیار داغ و پر دود ایجاد میشود که جوشکاران را یارای تنفس نیست و در حالی که همهی عوامل دیگر برای سرعت بخشیدن به کار در اختیار است٬ این کار ناممکن می گرددبالا بردن هزینههای ساختمانی:
برای مقابله با ورود باد و بالتبع انتقال ریزگردها و ماسه بادی به داخل ساختمان، یکی از کارآمدترین روشها، پنجرهها و دربهای دوجداره است. بنابراین هزینهی بالایی برای بکارگیری آن به جیب مردم وارد میشود که در شرایط عادی در خیلی از شهرستانها چنین هزینهای به مردم تحمیل نمیشود.
کاهش سطح زمینهای کشاورزی:
بادکَندها، عملاً پستیهای ساختهی باد یا آب هستند و تَلماسهها که در سیستان به «کاسهی ریگ» معروفند بر بستر اراضی زراعی واقع میشوند و سطوح زیادی از اراضی زراعی را به خود اختصاص میدهند و آنها را از حیز انتفاع خارج میسازند. فقط یک نمونهی آن 16 هزار هکتار در میانکنگی(شهرستان هیرمند)، معروف است.
خاکپاشی روی سطوح برگهای محصولات زراعی و باغی:
تنش بادی موجب خشک شدن برگها، قوام نیافتن گلها و میوهها در گیاه میشود. از سویی باد باعث میشود تا لایهای از غبار روی سطح برگها بنشیند و این موجب میگردد تا برگها نور کافی را برای فرآوری شیرهی پرورده در اختیار نداشته و نیز به درستی تبادل هوا صورت نگیرد، در نتیجه بر رشد گیاه تأثیر گذاشته، راندمانی غیراقتصادی عاید گردد.
چرخهی فرسایش و رسوب هیرمند:
سیلابهای وحشی، سالیانه حجم زیادی از رسوبات را با خود وارد کاسهی ژئومورفولوژیکی سیستان(در بخش افغانی و ایرانی) آن میکند. وزش بادهای 120 روزه مجدداً بخشی از این رسوبات را برداشت، حمل و مجدداً در نقاط مختلفی از مسیر رودخانهی هیرمند، به آن تحویل میدهد و این چرخه، هزاران سال است تداوم دارد. گاه شدت برداشت رسوب از آبکَندها به حدی است که سطح زمین را ناهموار میکند، بریدگیها و تَلماسهها، بهرهبرداری از زمین کشاورزی را ناممکن می سازد.
تأثیر باد در فرسایش زمین( ایجاد کلوت،کلوتک) به ویژه در حوالی تاسوکی، کاملاً مشهود است. شدت وزش این باد به حدی است که هر گونه فعالیت را از انسان سلب مینماید، در وضع عمومی اختلال میکند و چنان سطح زمین را میساید که در فاصلهی چند ساعت، زمینهای زراعتی و باغها را انباشته از شن و ماسه میکند و تپهها را نیز به سطح صاف ونسبتاً همواری تبدیل میسازد.
تأخیر در برداشت محصول و ضایعات تحمیلی به کشاورزان:
بادهای 120 روزه با برداشت محصول عمدهی سیستان یعنی گندم، همزمان است. وزش باد باعث میشود تا این برداشت به تأخیر افتد، ساقههای گندم خشک میشود و این خشکیِ بیش از حد، ریزش دانههای گندم، خوابیدگی یا وَرس، همچنین جابجایی دستههای گندم درو شده را به دنبال داشته و سالیانه حجم قابل توجهی از محصول را ضایع مینماید. یا بوتههای جالیز را خشک میکند و برداشت زودرس را موجب می شود.
مسدود شدن به جادهها:
با وزش باد، اگر غبار آن غلیظ باشد، کاهش دید را موجب میشود که جادهها مسدود میگردد. گاهی نیز حرکت شنهای روان، جادهها را میبندد و تردد را ناممکن میسازد. نقاط متعددی در این منطقه وجود دارد که ماشینآلات راهسازی و راهداری وزارت راه را به خود مشغول داشته است.
خسارت به کانالهای آبرسانی:
لایروبی انهار و رودخانههای سنتی سیستان، از دغدغههای بزرگ کشاورزان و سازمان آبیاری منطقه بوده و «نظام حََشَر» از دیرباز برای مقابله با همین بلیه ایجاد شده است. بادهای 120 روزه، شنهای روان را به داخل این رودخانهها، انهار و کانالها، هدایت میکند و باعث میشود تا سطح مقطع آنها برای عبور آب کاهش یافته و در موارد فراوانی مسدود شود بنابراین سالیانه امکانات، وقت، نیرو و اعتبارات زیادی را مصروف خود میسازد.
خسارت به ذخیرهگاههای آب:
بادها باعث پرشدن مخازن ذخیرهی آب میگردد. براساس دادههای آماری، میزان کل رسوبات حمل شده به مخازن چاهنیمه(دریاچهی ذخیرهگاه آب سیستان)، طی 15 سال 5257408 تن و در طی یک سال 220000 مترمکعب بوده است. برای احداث چنین ذخیرهگاهی میلیاردها ریال هزینه شده تا حجم مفیدی قریب 760 میلیون مترمکعب آب را در خود جای دهد، اما رسوبات بادی و آبی، نزدیک به 200 میلیون مترمکعب از حجم مفید آن را به خود اختصاص داده و این ظرفیت را به حدود 500 مترمکعب رسانده و تا کنون برای لایروبی آن هیچ اقدامی نشده، در نتیجه، پیشبینی میشود در دهههای آتی، نسلهای آیندهی سیستان، این ظرفیت حیاتی را نیز از دست بدهند.
افزایش دما و کاهش رطوبت موجود در محیط :
در ماههای تابستان به علت تبخیر فوقالعاده بر اثر بادهای 120 روزه سطح دریاچهی هامون، به حداقل خود میرسد. بر اساس اندازهگیریها و آمارهای موجود، میزان متوسط تبخیر در سیستان از سال 42 به بعد حدود 7/4 متر در سال بوده است. بر اساس آمار هواشناسی با شدت اثر بادهای 120 روزه، میزان تبخیر و رطوبتنسبی هوا کاهش یافته است.
لغو پروازها و کاهش دید:
بر اساس گزارش سازمان هواشناسی استان، نسبت به سالهای ما قبل میزان فاصلهی دید کاهش زیادی یافته و سرعت باد نیز افزایش داشته است و پروازهای بیشماری از منطقه لغو گردیده است.