سیاهی گوسفندان رومانیایی، برای صنایع گوشت استان، خیک روغن نبود، خوک بود.
عباس نورزائی
دوستانی با هم برای تفریح به کنار ساحلی رفته بودند، مشغول خوردن بودند، متوجه شدند که یک خیک روغن حیوانی وسط سیلاب است و امواج، آن را بالا و پائین میبرد. برای تصرف آن بین دوستان رقابت افتاد و یکی از آنها خود را زودتر به آب زد و شناکنان خود را به خیک روغن رساند. دوستانش دیدند او هم با خیک مرتب به زیر آب میرود و بیرون میآید و در حال غرق شدن است. گفتند رهایش کن داری غرق میشوی !! گفت: «این خوک است، خیک نیست. من رهایش کردهام ولی او مرا رها نمیکند!»
قصهی واردات گوسفندان رومانیایی با کشتی به استان ما و کشتار آنها در کشتارگاههای استان که ابتدای سال نو صورت گرفت، دقیقاً به همین قصه شبیه است. واردکننده که خود از متبحرین کسب حداکثر سود با لطائفالحیل در این فعالیت محسوب میشود، طوری برنامهریزی کرد و منطبق با نقشهی راه سودطلبی خود، همهی امکانات دولت و اعتبار اداری و شخصیتی مقامات استانی و ملی و بخش خصوصی را به خدمت گرفت که حداکثر سود را به جیب بزند.
خیلی ساده و بدون داوری، بخشی از این فرآیند را تشریح میکنیم:
1- گوسفندان را در مبدأ به چه قیمتی خریدهاند، کاری نداریم، اما در جنسیت آنها تقلب شده بود. در حالیکه باید همهی گوسفندان، نر میبودند، حدود 30 درصد از آنها ماده بودند که تعدادی در کشتی، تعدادی در محل نگهداری در بندر و تعدادی در کشتارگاهها زایش داشتند و حتی تعدادی حامل جنین بودند. تقریباً اختلاف قیمت دام نر و ماده در هر کیلوگرم گوشت، حدود 7000 تومان است.
2- طوری برنامهریزی شده بود که درست در ایام تعطیلات نوروزی، کشتی حامل گوسفندان، در بندرچابهار پهلو گرفت. یعنی زمانی که اغلب کشتارگاهها و واحدهای بستهبندی استان تعطیل هستند که این نقیصه با تدبیر استاندار و تیم مدیران پابهرکاب ایشان سامان یافت و واحدهای صنعتی، به گمان فعال شدن و کسب درآمد، حتی با زیان دادن در کوتاهمدت، خود را در اسرع وقت برای خدماتدهی آماده کردند.
3- باید ناوگان خودرویی طوری مهیا میشد که دامها بلافاصله از کشتی به کامیونها، انتقال و به مقصد کشتارگاههای استان، هدایت میشدند. این کار صورت نگرفت و بالاجبار محلی برای نگهداری موقت آن پیشبینی شد و رقمی بابت هزینهی نگهداری و تخلیه و بارگیری مضاعف، هزینه گردید.
4- با قیمت بسیار بالایی نسبت به آنچه در استان معمول و عرف بوده است، با شرکت حمل و نقل خاصی قرارداد حمل بسته شد و هزینهی حدود سه برابری به خودروها پرداخته شد.
5- با کشتارگاهها، قرارداد تهاتری هزینهی خدمات کشتار با فروش آلایشات به کشتارگاه بسته شد که در این ماجرا زیان قابلی به کشتارگاهها وارد گردید:
1-5- فشار زیادی در روزهای اولیهی کشتار به مالکین کشتارگاهها گذاشتند که تعداد کشتارشان را بالا ببرند و بعضاً کشتار زیادشان با پاککردن کلهپاچه و جمعآوری و تمیزکردن آلایشات به دلیل نداشتن نیروهای فنی و مهارتی قابل، همخوانی نداشت و در همان روزهای اول، تعداد زیادی از کلهپاچهها فاسد شد و زیان دیدند.
2-5- کلهپاچههای حاصل از این گوسفندان، اولاً مشکلات فیزیولوژیکی برای پاککردن داشت به نحوی که کلهپاککنهای ماهر کشور از پاککردن آن عاجز بودند و در واحد زمان، تعداد اندکی را میتوانسستند پاک کنند. کلهها دارای شاخ بزرگ برگشته و پیچخورده بود که در پاککردن، نیروی کارگری بیشتر و بالتبع هزینهی بیشتری به کشتارگاه، تحمیل میکرد و در نهایت بازارپسندی لازم را در بازار مصرف کشور نداشت و حتی با قیمتهای پایین نیز خریدار نداشت.
3-5- به دلیل افزایش یکبارهی آلایشات در بازار براساس قانون عرضه و تقاضا، در یک مقطع زمانی کوتاه، به شدت بر قیمت آلایشات، تأثیر گذاشت.
4-5- پوست این نژاد از دامها، بسیار نازک است و خریداران پوست در ایران، تمایلی به خرید آن ندارند.
5-5- رودههای این نژاد، هم به لحاظ طولی، کوتاه هستند و هم به لحاظ محکمی الیاف، ضعیف هستند، در نتیجه خریداران روده به آن توجهی ندارند.
6-5- جگر قرمز یا کبد دام، بلافاصله پس از خارجساختن از لاشه، به رنگ زرد گرایش مییابد و رنگ طبیعی جگرهای ایرانی را ندارد، درنتیجه مشتریپسند نیست و درصد جگرهای آلودهی ضبطی نیز بالا بود.
7-5- صددرصد جگرسفید(شش) این گوسفندان را دامپزشکی، ضبطی اعلام کرد.
8-5- این نوع دام، فاقد دنبه است، در نتیجه، چربی استحصالی آن که یکی دیگر از اقلام آلایشات محسوب میشود، بسیار اندک است و کشتارگاهها از این محصول هم بهرهای ندارند.
6- در هر کشتارگاه، به دلیل عدم مقاومت گوسفندان با شرایط آب و هوایی کشور، تعدادی اتلاف شدهاند و شرکت واردکننده، تلفات داخل کشتارگاه را مطابق با قرارداد منعقده، به پای کشتارگاه، محاسبه و خسارت وارده را اخذ مینماید.
7- بعضاً حتی هزینههای غذا و اسکان نمایندگان جورواجور شرکت واردکننده، بر کشتارگاهها طی ایام کشتار، تحمیل شده است.
با این تفاسیر، کشتارگاههای استان، بهرغم تلاش زیاد و هزینهای که کردند تا حسننیت خود را در همکاری با دولت نشان دهند، متضرر شده و طرف قرارداد، با کمترین زحمت، سود کلانی را متوجه خود نموده است.
بهنظر میرسد:
1- واردکنندگان ما در انتخاب دام سبک برای کشتار، علاوه بر ارزانی قیمت، به این مهمات هم توجه داشته باشند و از این تجربهی پرهزینه با جیب دیگران، درس بگیرند و واردات دام سبک از کشور رومانی و یا از این نژاد را متوقف سازند و با توجه به فاصلهی حمل و مسائل پیش رو، به واردات دام سنگین از کشورهای همسایه یا از کشورهای مبتنی بر حمل بهوسیله کشتی، بپردازند.
2- در انتخاب دام و مراحل مختلف فرآیند واردات آن، منافع واردکننده، صنایع گوشت و مصرفکننده را در نظر بگیرند و از انجام هزینههای اضافی که قیمت تمام شده را بالا میبرد و فشار آن بر گردهی مصرفکنندگان خواهند بود، باهم درنظر گرفته شود و این منافع، صرفاً به سمت واردکننده، هدایت نشود.
3- ستاد تنظیم بازار استان و انجمن واردکنندگان دام زنده استان، ترتیبی اتخاذ کنند تا از محل سود سرشار واردکننده، ضرر و زیان کشتارگاهها، تأمین شود تا در شرایط اضطراری کشور، بتوان از این ظرفیت عظیم صنعتی به نفع کشور، بهره گرفت.