دایک اطراف کوهخواجه را باز کنید تا سیلاب به دریاچهی سِنگل راه یابد.
عباس نورزائی
در حالیکه مردم سیستان زیر خروارها ریزگرد، دست و پا میزدند، دولت و مشخصاً خانم ابتکار با مشاورههای نادرستی که داده شد، اعتبارات گزافی را صرف ایجاد «طرح هامون کوچک» کردند و بدینمنطور قریب به ۳۰۰۰ هکتار از عرصهی هامون در اطراف کوهخواجه را با احداث یک دایک(سیلبند یا گوره)، محصور نموده و با اختصاص مقادیر زیادی از آبهای اندکی که در چاهنیمهها در اختیار داشتیم، آن را آبگیری و هر از چندی در اوج عُزلت مردم، فیلمهایی از آبادانی هامون و جازدن اشکزارها به عنوان نیزار، همه چیز را گل و بلبل جلوه میدادند و البته بدیهی است که از این اقدام در مکتوبات داخلی سازمان متبوع، به عنوان پایلوت پژوهشی روی هامون خشک، یاد میکردند و همچنین بدیهی است که در هر نقطه از دریاچهی هامون، آب حضور داشتهباشد، موجب سرسبزی و نشاطانگیزی میباشد.
در حال حاضر که بخشهای عمیق دریاچهها آبگیری شده است، با وزش باد، به دلیل شیب بسیار کم عرصه، بخشهای وسیعتری با پخش آب، تحت تأثیر قرار میگیرد و احداث هرگونه مانعی در مسیر جریان طبیعی آب، موجبات عدم تعادل در بستر و فشار بر سایر قسمتها و احیاناً سیلبردگی روستاها و احتمالاً شهر زابل که در نقطهای پست قرار دارد، خواهد شد.
در حال حاضر آب شاخهی افضلآباد، منشعبه از شاخهی سیستان، مستقیماً وارد محدودهی این دایک میشود و به دلیل دستکاری و تغییر مسیر، جریان آب کاهش مییابد و فشار آن بر دایک اطراف رودخانههای سیستان و افضلآباد خواهد بود و روستاهای مسیر از پل نهراب تا کوهخواجه را در دو طرف و شهر زابل و روستای فیروزهای(همانجایی که در سال ۱۳۷۰ کل روستاهای منطقه تا کوهخواجه را به زیر آب برد و با تجمیع روستاهای سیلزده، شهر علیاکبر فعلی شکل گرفت.) را در معرض خطر جدی قرار میدهد.
گرچه وجود این آب در محدودهی مورد نظر فوایدی از قبیل توتنرانی، قایقرانی و گردشگری در کوتاهمدت دارد و عدهای از صیادان با استفاده از قایقهای صیادیشان درآمدی ناچیز خواهند داشت، اما مزایای آن نسبت به خسارات محتمل بسیار اندک است و عقل سلیم حکم میکند که خسارتی اندک را برای جلوگیری از خساراتی عظیم باید پذیرفت.
مدیران بحران استان، باید هرچه سریعتر این دایک را بشکافند و از سعی و خطا بپرهیزند و انشاءالله مدیریت کنند پس از هدایت سیلابهای سنگین و حصول اطمینان از کاهش ورودی هیرمند، آن را بسته و مقادیر مورد نیاز سازمان محیطزیست و فعالیتهای گردشگری، در آن ذخیرهسازی شود.
بد نیست یادآور شوم مشابه این واقعه در سال 1370، در نعلاسبی قلعهرستم، قسمت دست راست پلیسراه رامشار، از گوشهی دشت کبوتران، واحدمرتع جهادسازندگی وقت، دایکی ایجاد و عرصهای نزدیک به ۴۰۰۰ هکتار را محصور کرده و طرح مرتعکاری با بوتهی آتریپلکس را اجرا کرده بود. با فشاری که طغیان دریاچه بر روی جادهی تاسوکی تا شیله گذاشت، با هدف کاستن از تخریب جاده که خود سرمایهی ملی است، ستاد حوادث غیرمترقبهی استان، اقدام به شکافتن آن کردند و چشم عاقلانه بر فواید حاصله از مراتع غنی، پرعلوفه و وسیع دستکاشت بستند و من خود شاهد اشکهای جهادگران و دامداران مجری طرح بودم که خلاف میل باطنی خود، حاصل زحمات خود را با دستگاههای سنگین خودشان، برای کاهش خساراتی بزرگ از جامعه، به آب دادند.