یادمان باشد: «سیلاب هیرمند، نه حقابهی هیرمند است نه حقابهی هامون»
عباس نورزائی
تغییرات اقلیمی در لایهی کلان و نگاه سیاستمداران حاکم بر افغانستان در لایهی خرد، از جمله عوامل عدم جریان آب رودخانهی هیرمند و آبگیری دریاچهی هامون ارزیابی میشوند. از کوههای بابا تا سد کجکی، مناطق کوهستانی بالادست رودخانهی هیرمند، سالها است سیلابهای بزرگ هیرمند را به خود ندیدهاند.
از آوردههای هیرمند در دههی اول انقلاب اسلامی چه خاطراتی دارم، خوشحالی مردمی که روی سد زهک و گاه ورودی دهانهی آبگیر جریکه، سد سیستان و پل نُهراب در انتظار ورود آب بودند و یا با آمدنش، غرق شادی بودند و کشاورزانی که امید و سرزندگی را در چشمانشان چون اقیانوسی متلاطم میدیدم.
سیلابهای هیرمند، گاه با حجم 6000 مترمکعب در یک ثانیه نه تنها بستر رودخانه بلکه کل دشت سیستان را در مینوردید که سیلاب سالهای 69-70 که به سیل نوح معروف است، یکی از آنها است.
در سالیان دیگر نیز حداقل 9 میلیارد آوردهی این رودخانه، سینه بر سواحل هامون زندگیبخش میفشرد و همهی نعمات روحی و مادی را به سیستانیان ارزانی مینمود.
در سالیان اخیر که دودهه خشکسالی را شاهد بودیم، هرکس اظهارنظری میکرد:
حضور آمریکا مانع تخصیص حقابه است.
سیاست «آب در مقابل تِیل(نفت)» توسط احمدزی بیان شده است.
تاج سد کجکی را افزایش ارتفاع دادهاند.
بند کمالخان را با حجم آبگیری 52 میلیون مترمکعب ترکها میسازند.
به توصیهی شخصیتی داخلی، با سیستانیها تلافی مذهبی و جناحی میکنند.
برای هامون و سیستان، نمیشود کاری کرد.
طرح انتقال آب با لوله پرخرج است، برای کدام آب اجرا میشود.
باید از چاه ژرف برای سیستان آب آورد.
باید از دریای عمان برای سیستان آب آورد.
سیستان، جای سرمایهگذاری نیست و باید مهاجرت کرد...
حقابهی سیستان در شرایط نُرمال باید توسط دولت افغانستان، تحویل شود. چه سیلابی بیاید چه نیاید. سیلابهای سالیانه، در این مهم، قابل احتساب نیست. سیلابها قابل کنترل نیستند و توسط دولت افغانستان، تحویل نمیشوند، آوردههای الهی است که خارج از ید آن دولت به حوزهی آبریز هیرمند یعنی هامون، سرازیر میشود.
دولت افغانستان یک میلیارد و دویست میلیون مترمکعب را در بهترین شرایط در کجکی و تنها 52 میلیون مترمکعب را بعد از آن در بند نوساختهی کمالخان میتواند ذخیره کند، اما تفاوت ارقام تا 9 میلیارد مترمکعب، قابلیت کنترل ندارد و باید به سیستان وارد شود.
انشاءالله جریان دوبارهی سیلاب در موعد همیشگیاش بهمنماه، بارقهی امیدی است که گذار از دوران خشکسالی و تغییرات اقلیمی را با خود همراه دارد. پیشبینیهای کارشناسی هم چنین استدلال میکند که از دوران سخت کمآبی در حال عبور هستیم.
باید به آینده امیدوار بود، باید طرحها را با قوت ادامه داد، باید عقبماندگیهای ساختاری اقتصادی، زیرساختی و عمرانی با اعتبارات، امکانات و مدیریتی را به صورت جهشی رقم زنیم.
در هر حال چه رونق آبی و چه رکود آبی، امید را نباید از دست داد، بلکه باید با تمام قوت برای ماندن و ساختن سیستان، این نقطهی استراتریک مام وطن، کوشید.
امروز روز قیام مردم سیستان برای خروج از زیر یوغ سلطهی استبداد شاهی و علمیون، روزی از ایام مبارک دوران مبارزه با استبداد، روز شهادت بانوی دوعالم و روز ورود آب به سیستان، تقارنی پرمعنا را رقم زده است و باید در این ایام از خداوند جل و شأنه خواست به حق فاطمهی زهرا(س)، به حق شهدای 19 بهمن 1330، به حقانیت امام انقلابیون و به حق شهدای انقلاب اسلامی و تداوم و تثبیت آن، بالاخص شهدای والامقام این خطهی ولایی، آب هیرمند را برای تثبیت مردم ولایتمدار و حامیان دین مبینت، مستدام و جاری بدارد. انشاءالله