نخبگان سیستان را به «پهلوان» بودن دعوت میکنیم، «قهرمانی» هدف نیست!
عباس نورزائی
جستوخیزها، سخنراندنها، نشستوبرخاستها، در بوق رسانهها دمیدن، گاه آنقدر به سوی افراط و تفریط میرود که برایم چندشآور میشود.
منیتها، خودبینی، دگرستیزی، از جمله صفاتی است که تا در دنیای اداری و سیاسی، چشم باز کردم به وفور دیدم. فرقی نمیکند در اقشار مختلف نخبگان، مصادیق فراوانی دارد. نه تنها در روحانیون سیستان، بلکه در همشأنهای ملی آنان دیده میشود.
وکلای مجلس بیشتر از دیگران، خصوصاً در سیستان طی ادوار مختلف، مصداق این نگاه بودهاند بهگونهای که هرچه سطح علمی و تخصصی آنها بیشتر شده است، دچار غرور علمی و یکهتازی بیشتری شدهاند و به سمت قهرمان ملی شدن، امیرکبیر سیستان لقب گرفتن، استفاده از وکالت مردم برای رسیدن به وزارتخانه هستند و چون مأیوس گشتهاند، صورت مسئله را پاک کردهاند که برای سیستان دیگر نمیشود کاری کرد.
در احوالات دیدار پسر جهانپهلوان تختی که امروز سالگرد شهادتگونهی آن مرد والامنش نیز است و دیدارش با حضرت امامخمینی رحمتاللهعلیه، شنیدم که ایشان به او توصیه کرد که: «پهلوان باشید نه قهرمان».
بیاییم فرق قهرمان با پهلوان را اندکی بشکافیم. قهرمان، تنها به قهرمان شدن و مدال گرفتن میاندیشد. او از هر وسیلهای استفاده میکند تا به منظور خود برسد. اما یک پهلوان از هر وسیلهای برای کسب مقام قهرمانی و گرفتن مدال استفاده نمیکند. پوریایولی یک پهلوان بود. مرحوم غلامرضا تختی یک پهلوان بود با صفات برجستهی انسانی، فتوت، جوانمردی، اخوت، وفایبهعهد، مبارزه با ظلم و ظالم، حمایت از مظلوم، گذشت، ایثار، عشق بیپایان به مردم و به ویژه مردم محروم و پابرهنه. تفاوت میان قهرمان و پهلوان در این است که قهرمان شما را به زمین میزند و پهلوان دستتان را گرفته و شما را از زمین بلند میکند.
صفتهای جوانمردی یا عیاری، ظلمستیزی، حقستانی ضعیفان از زورمندان نیز از دیگر صفات یک پهلوان است.
امامخمینی(ره) در خطاب به جهادگران جهادسازندگی، سخنی نغز دارند که گرچه خطابش به یک قشر مشخص است اما رویکرد این سخن فیالواقع به همهی کسانی است که به هر نحو کارگزار این نظام هستند و جلودار امور جامعه قرار میگیرند. ایشان فرمودند: «سازندگی روحی مقدم بر همهی سازندگیهاست. جهادسازندگی از خود افراد باید شروع بشود و خودشان را بسازند و با شیطان باطنی جهاد کنند که این جهاد، منشأ همهی جهادهایی است که بعد واقع میشود. انسان تا خودش را نسازد نمیتواند دیگران را بسازد و تا دیگران ساخته نشوند، نمیشود که کشور ساخته بشود. جهادسازندگی از خود آدم باید شروع بشود.»
امروزه کمتر مدیرانی را میبینیم که چنین منشی داشته باشند، گرچه مدیران پهلوانمنش نیز وجود دارند، اما الگوی ما به نص فرمایش بزرگان دینی باید پهلوانانی چون شهیدمیرحسینی، شهید عالی، شهید حسینی طباطبایی، یعقوب لیث صفاری، جهانپهلوان رستم و بزرگترین پهلوان جهان اسلام، مولایمان علی(ع) قرار گیرند.
در این صورت، هم خودمان در منجلاب منیت، غرور و خودبزرگبینی، غرق نمیشویم و اعتلا مییابیم و هم آحاد جامعه، احساس راحتی و پشتیبانی میکنند و از نتایج زحمات خالصانه و بیریبمان بهرهمند میشوند.
نیازی نیست گروهها، کانالها، صفحهها، سایتهای مختلف و متنوع با اجیرکردن عدهای راه بیندازید و تفکرات گاه غلط، عملکرد نداشته، رفتارهای نادرستتان را آرایش نموده به مردم تحویل دهید.
خالصانه و برای رضای صرف خداوند، پا در رکاب خدمت بگذارید، حساب کاربریتان در صفحهی الهی باز کنید که او «احسنالحاسبین» است.
مردم هم امروزه، از ظاهر و باطن شما آگاه هستند، بسیار رندانه شما را رصد میکنند و اگر واسطین و حجابهای طایفهای حائل نشوند، به نیکی در مورد شما قضاوت میکنند.
بیایید اخلاق را سرلوحهی رفتارهای اجتماعی، سیاسی خود قرار دهیم و تأکید میکنم: «پهلوان» باشیم نه «قهرمان»