استحصال گوشت از دامهای سنگین وارداتی، ظرفیتی عظیم برای استان سیستان و بلوچستان
عباس نورزائی
اوایل امسال وقتی ایدهی «الزام واردکنندگان گوشت از برزیل را برای خرید بخشی از گوشت مورد نیازشان از استان سیستان و بلوچستان»، به دکتر رفیعی پور، رئیس سازمان دامپزشکی کشور در دفتر کار ایشان تقدیم کردیم، متوجه شدیم تحرک، پویایی و تحولگرایی در چشمانش موج میزند و مشتاقانه ما را برای توضیح بیشتر فراخواند و اظهار امیدواری کرد که از نوشتهها و تجاربمان در طرحی که تنظیم خواهد کرد، استفاده کند.
گفتگوها و پیگیریهایمان از طریق مجلس شورای اسلامی و دستگاههایی مانند مقامات وزارت صنعت، معدن و تجارت و وزارت جهادکشاورزی نیز مؤثر واقع شد و «طرح ملی بهداشت دام کشور» طی هفتههای گذشته توسط سازمان دامپزشکی کشور در کارگروه آب، کشاورزی و منابع طبیعی استان، با حضور استاندار تحولگرایمان بررسی و مقرر شد در جهت اجرایی کردن آن تلاش شود.
به موجب این طرح، تمهیداتی برای واردات دام براساس ساز و کار «ثبت آماری» و «ثبت سفارش» از طریق کشورهای پاکستان و افغانستان نیز پیش بینی شده است، امامهمترین بخش آن مربوط به تغییر این سیاست است که واردات گوشت منجمد از کشور برزیل ممنوع خواهد شد و واردات دام سنگین از کشور برزیل از مسیر بندر چابهار، جایگزین آن برای استحصال نزدیک به 600 هزارتن گوشت قرمز مورد نیاز کشور میشود.
براساس این تصمیم، کل محدودهی جغرافیایی استان سیستان و بلوچستان، محدودهی قرطینهای قرار میگیرد، دامی که وارد میشود بدون فوت وقت وارد 12 کشتارگاه استان میشود، در محیطی کاملاً بهداشتی و فنی، کشتار و بستهبندی شده و سپس برابر دستور دولت، در نقاط مختلف کشور توزیع میشود.
دامهای مورد نظر با کشتیهای مخصوص حمل دام زنده که ظرفیتی تا 20 هزار رأس دارند، از برزیل خریداری و به چابهار حمل میشوند. اسکلههای ما باید دارای کریدورهایی برای هدایت دام به خشکی داشته باشند و سپس نظام حمل و نقل زمینی کامیونهای مخصوص حمل را پیشبینی و تجهیز نموده، دامها را به کشتارگاهها و سپس گوشت استحصالی را به نقاط مختلف کشور حمل نمایند و حتی در صورت وجود مشتری برای صادرات مجدد، ارسال شوند.
این تصمیم، تحولی عظیم در بخش دامپروری استان، صنایع وابسته، حمل و نقل و تولید علوفه در کشور خصوصاً استان ما به وجود خواهد آورد، اما طرحهای بزرگ و آرمانی، کارگزارانی فعال و دارای پشتکار نیاز دارد و مدیرانی حامی و پیگیر میطلبد.
آیا چنین شرایطی در بدنهی مدیریتی این استان و پشتکار در مدیران سطح عالی دستگاههای مرتبط وجود دارد؟ آیا باندهایی که طی دهههای متمادی در تهران، منافع مافیایی واردات گوشت قرمز را به جیب زده و «سلطان» شدهاند، خواهند گذاشت که این ایده، اجرایی شود؟
گرچه سازمان دامپزشکی، از طریق وزارت امورخارجه، پروتکل بهداشتی آن را با کشور برزیل امضاء نموده و آمادگی تفویض بخش وسیعی از اختیارات متمرکز فعلی به مدیران استانی را دارد، آیا چنین ظرفیتی در نیروهای موجود و قرارگرفته در پستهای مدیریتی ادارهکل دامپزشکی استان و سازمان نظام دامپزشکی استان، وجود دارد؟ آیا بخش خصوصیِ فعال در زمینهی واردات، حمل و نقل، کشتار و بستهبندی، آمادگی، انسجام و انگیزهی انجام چنین کار بزرگی را دارد؟
در پاسخ باید گفت که در مدیریت سازمان دامپزشکی کشور و استانداری، در حال حاضر این اراده و توان به لحاظ اِشراف وجود دارد ولی باید تیمی را به عنوان مجری این طرح، مأموریت دهند و به طور مرتب، مشکلات و نارساییهایی که بر سر راه آن قرار میگیرد، رصد نمایند تا به سرانجام برسد.
با تحلیل و انطباق توان و خصوصیات مدیریتی نیروهای موجود و اثرگذار در مسیر این طرح از جمله معاونت بهبود تولیدات دامی جهادکشاورزی استان، ادارهکل دامپزشکی استان و واحدهای قرنطینهی دامی، گمرک، مرزبانی، فرمانداران مربوطه، مدیرانی را جایگزین نمایند که تسهیل کنندهی این امر باشند نه خود عامل کندی این حرکت بزرگ.
بخش خصوصی در قالب «انجمن واردکنندگان دام زنده» تشکل یافته و در تکاپوی یک انسجام داخلی است، با نظارت بر آن، از تشتت، یکجانبهگرایی و قطبی شدن آن جلوگیری شود.
بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری، خود را برای ارائهی تسهیلات لازم و مناسب برای این امر مهیا کنند و مدیران خود را نسبت به این کار برزگ اقتصادی، توجیه کنند.
به امید تحقق این طرح و دستیابی مردم استان ما به منافع پیش بینی شده، انشاءالله