بهرهوری 5000 هکتار زمین کشاورزی در مجتمع چاهنیمهی دانشگاه زابل، پایین است.
عباس نورزائی
5000 هکتار زمین در موقعیتی که از دو سوی به منابع آبی چاهنیمه و شاخهی سیستان رودخانهی هیرمند، متصل می باشد، از سال 1370 به دانشگاه زابل واگذار گردید. دانشگاه موصوف، این زمینها را با نام مجتمع تفریح مورد بهرهبرداری قرار داد که در 35 کیلومتری زابل و در شهرستان زهک واقع شده است.
دانشگاه زابل، توجه به توسعهی متکی به منابع داخلی، فراهم ساختن خودکفایی در جهت تولید کالاهای اساسی، استفادهی مناسب از امکانات و توان کشاورزی را از جملهی اهدافی است دانسته که با احداث این مجتمع دنبال میکند.
دانشگاه یادشده اقداماتی در این سایت انجام داده و هزینههای صدها میلیاردی نیز در آن صورت گرفته است که از جمله میتوان به تولید و پرورش گیاهان زیستی و دارویی، نخیلات، مزرعهی پرورش شترمرغ، توسعهی طرح تولید محصولات زیرپلاستیک، طرح تغییر الگوی کشت متناسب با آب توسط آبیاری تحت فشار، طرح باغ گیاهشناسی و تولید قارچ خوراکی از جمله طرح های کشاورزی اشاره نمود.
در این سایت، واحدهای تولیدی قابل توجهی وجود دارد که بهرغم هدایت و نظارت توسط متخصصین این دانشگاه، از عملکرد تولید بسیار پایین برخوردارند. گرچه استفادههای آموزشی از مزارع، اولویت اول هدفگذاریها است، اما دانشگاهها از نظر قانونی مجازند فضاهای مازاد خود را برای تولید اقتصادی و درآمدزایی به اجاره دهند و یا خود به تولید و کسب درآمد برای تأمین هزینهی طرحهای توسعهای خود بپردازند.
برابر گزارشات بینالمللی موجود، قیمت هر مترمکعب آب کشاورزی در کشورهای عضو اتحادیهی اروپا به طور متوسط 2.472 دلار است که به قیمت حال دلار، معادل 27200 تومان میباشد. با اِعمال این رقم، آبی که به این مجتمع در هر سال تخصیص مییابد معادل 544 میلیارد تومان ارزش دارد که با توجه به کلاس بینالمللی مورد ادعای این دانشگاه، انتظار میرود با این میزان آب، زمین و نیروی فراوان بیکار و ارزان قیمت در منطقهی سیستان چند هزار میلیارد تومان انواع محصولات کشاورزی، باغی، دامی و آبزی با استفاده از آخرین روشهای علمی روز تولید و کمک شایانی به کشور نمایند.
یکی از انواع بهرهبرداریهایی که از این مجتمع می شود و همه ساله مدیران این دانشگاه بر آن از طریق رسانهها تأکید دارند، ارزش تفرجگاهی آن است. در مطالعهای که به روش هزینهی سفر فردی توسط محققین خود دانشگاه در سال 1393 صورت گرفته در آن سال، ارزش تفرجگاهی این مجتمع، نزدیک به 37 میلیارد تومان برآورد شده است، در حالی که همین مطالعه، تمایل به پرداخت برای تفریح در چاهنیمه توسط گردشگران را سالانه معادل 7/15 میلیارد تومان برآورد نموده است.
در حال حاضر یک کشاورز کمسواد سیستانی به روش بسیار ابتدایی، با پاشیدن بذر گندم در زمین و اندک آبی که از طریق کانالها در زمان پرآبی به او تحویل میشود، به طور متوسط از هر هکتار زمین، حدود یک تن گندم تولید میکند که با احتساب قیمت روز گندم، اگر این 5000 هکتار زمین در اختیار همین کشاورز میبود، انتظار درآمدی معادل 10 میلیارد تومان در سال میرفت.
آیا دانشگاه زابل، سالیانه از کلیهی مزارع، باغات، واحدهای پرورش طیور، دامهای خاص، گاو سیستانی، گوسفندداری و شترداری، باغ وحش و تفرجگاه در اختیار خود، چنین درآمدی دارد؟
از سویی با توجه به زمان مدیدی که از شروع بکار این مجتمع میگذرد قاعدتاً باید نهادههای اصلاحشدهی فراوانی از انواع محصولات کشاورزی برای توزیع بین کشاورزان(نه تنها سیستان بلکه کل کشور) یا ژرپلاسم این محصولات در سطح بینالمللی تولید میشد که در این خصوص به جز تولید تعداد محدودی جوجهی شترمرغ، گزارش دیگری را از کشاورزان منطقه دریافت ننمودهایم.
بهتر است قلمبهدستان و مدیران دانشگاه، گزارشاتی مستند و درخور شأن شخصیت علمیشان به جامعهی کارشناسان و متخصصان کشور از نرخ بهرهوری مزارع و سایت یادشده و مقایسهی آن با نُرم بینالمللی ارائه دهند.
روی سخنم با اعضای محترم هیئتعلمی و محققین این دانشگاه است، آیا نظام بهترین فضاهای کاری، آزمایشگاهها، امکانات و شرایط محیطی و رفاهی برایتان تأمین نکرده است؟
ساختمانها و فضای سبزی زیبا، مزایای پرداختی عالی، کرامت و شأن اجتماعی و دیگر امتیازات مناسب، از جمله شرایطی است که برایتان فراهم است تا با استفاده و بکارگیری مسئولانه ی علم و تخصصتان، در شرایط زندگی مردم، تغییر ایجاد کنید، تغییر و تحول در منطقهی سیستان، نیازمند احساس مسئولیت و اقدامات عملی کف میدان با روحیهی جهادی است، همت کنید که از همتایان بینالمللیتان در این زمینه عقب ماندهاید.