اوسط سیّاس، دانیال اصلاحطلبِ اصولگرا، موهبتیِ سوپراصلاحطلب؟!
عباس نورزائی
هر مدیری دافعه و جاذبهای دارد. گروهی از جامعه از قِبَل آن منتفع میشوند و گروهی نیز ممکن است متضرر گردند. این زیان یحتمل جنبهی سیاسی داشته باشد یا اقتصادی، به هر حال حکایت، مصداق همان «هرکسی از ظن خود شد یار من، وز درون من نجست اسرار من» است.
اوسط هاشمی با معرکهداریِ ماجرای فتنه در تهران، به امارت استان سیستان و بلوچستان رسید، بخشی از جامعه را به عمد برجستهتر کرد و بخش دیگری را به خاک سیاه نشاند.
دانیال محبی با حرکتی لاکپشتی، اما میانهروتر، با سبقهی اصلاحطلبی پا به میدان استانداری گذاشت، سعی کرد اقداماتی ولو اندک اما بالنسبه برابر در استان در حیطهی پیگیری امور مردم و انتصابات داشته باشد که هرگز مطلوب مردم و استانی که فاصلهی طبقاتی درآمدش با سایر نقاط کشور فاحش است، نیست.
حالا ارادهی دولت فخیمهی اصلاحات بر صدرنشینی جناب مهندس احمدعلی موهبتی قرار گرفته است. او را از زمان دانشجوییاش در دانشکدهی کشاورزی زابل، وقتی جوانی پویا و پژوهشمدار بود، میشناسم. از پتانسیلهای انسانی شرق کشور است.
محیطی که در آن متولد شده، فرهنگی که در آن رشد نموده، همسانی زیادی با استان ما دارد، گرچه سیستان ما خاطرهی خوبی از حاکمیت قائنات بر خود به لحاظ تاریخی ندارد، اما نیک میدانیم که منطقهی زیرکوه قاین نیز بسان ما از حاکمان مورد بحث، صدمه دیده، بنابراین نباید این شبهه، دیوار حائلی بین ما اندازد.
از نگاه دیگر برترین مشکل ما در استان، مسائل مربوط به نبود، کمبود، ضعف مدیریت و بهرهبرداری از آب است. به شکرانهی الهی ایشان متخصص در همین زمینه است و حقیر بعد از آشنا شدن با سیاست آگروپلیتین در کشور چین، اولین موردی است که میبینم ناخواسته در استان ما به آن عمل میشود.
برپایهی این سیاست، فرمانداران و استانداران باید دارای تخصص در زمینهای باشند که بیشترین فراوانی مشکل در استان، مربوط به آن است.
حضور ایشان در مناصب حراست استانداری، فرمانداریهای چابهار و سراوان و زندگی در شهرستان زابل، از ایشان فردی ساخته است که انشاءالله با سیاست و نگاهی عادلانه به اقوام، مناطق و مذاهب مختلف، بتواند کشتی نیمهمغروق اقتصاد و رفاه استان را اندکی به سوی ساحل، هدایت نماید.
نیازی نیست در این مقال، به اولویتها و طرحهایی که باید اجرا شود، بپردازم. آنچه گفته شده، کلنگ زده شده و یا زیر خروارها خاک در شهرکهای صنعتی آرمیده، باید به سرانجام برسد. نارساییهای دستگاههای دولتی در امور روزمره و وظایفشان، سامان یابد.
نگاه دولتیها به مردم، نگاه به ولینعمت خودشان باشد نه طلبکارانه و کارگزاران دولت و نظام، خود را چون بنیانگذار نظام، نوکر مردم بدانند. انشاءالله