فراز هامون

وبلاگ تخصصی مهندس عباس نورزائی - مسایل کشاورزی، توسعه روستایی،اقتصادی و اجتماعی، ایده های جدید و تحول آفرین

وبلاگ تخصصی مهندس عباس نورزائی - مسایل کشاورزی، توسعه روستایی،اقتصادی و اجتماعی، ایده های جدید و تحول آفرین

فراز هامون

* کارشناس ارشد مدیریت توسعه ی روستایی
* دارای گواهینامه TCDC از آکادمی جنگلداری یوننان کشور چین
* قائم مقام سازمان جهادکشاورزی سیستان و بلوچستان
* معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی سازمان جهادکشاورزی سیستان و بلوچستان
* رئیس مرکز آموزش عالی جهادسازندگی سیستان و بلوچستان
* رئیس گروه پژوهشی برنامه ریزی، اقتصادکشاورزی و توسعه روستایی
* مدیر جهادسازندگی منطقه ی سیستان و نیکشهر و قصرقند
* رئیس مرکز هماهنگی شوراهای اسلامی روستایی سیستان
* نماینده ی مجری طرح مجتمع کشتارگاهی صنعتی زابل
* دبیر اتاق فکر جهادکشاورزی سیستان و بلوچستان
* عضو انجمن توسعه ی روستایی ایران
* رتبه ی یک مشاوره در گروه توسعه ی روستایی سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی
* مؤلف سه عنوان کتاب منتشر شده، دو عنوان کتاب در دست تألیف و ده ها مقاله ی علمی

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
پیوندهای روزانه
پیوندها

عباس نورزائی

گاه در منطقه‌ای به صورت نقطه‌ای حادثه‌ای رخ می‌دهد، همه‌ی سیستم‌های اقتصادی، اجتماعی و طبیعی به صورت عادی کار خود را انجام می‌هند، در این حالت عوامل و امکانات موجود در خود منطقه به مقابله برمی‌خیزند و آن حادثه را به سامان می‌رسانند.

گاهی نیز آشفتگی در مؤلفه‌های اجتماعی- اقتصادی و زیست‌محیطیِ یک جامعه‌ی آسیب‌دیده، پدید می‌آید که از توان پذیرش جامعه‌ی آسیب‌دیده بالاتر است که اصطلاحاً به آن «بحران» گفته می‌شود.

اما اگر پدیده‌ای موجب آشفتگی در مجموعه‌ی فرآیند اجتماعی و روابط اجتماعی شد و برای برطرف کردن آن، فرد یا گروهی کوچک کافی نبود، کل یا بخش عظیمی از سیستم اجتماعی را درگیر می‌کند، تعداد افراد آسیب بیننده بسیار زیاد است و ادامه‌ی فعالیت جاری جامعه با مشکل روبه‌رو می‌شود و نیازمند مداخله‌ی بیرونی است، در این صورت دیگر به آن یک «حادثه» یا «بحران» گفته نمی‌شود بلکه به این شرایط، یک «فاجعه» اطلاق می‌شود و در تعاریف پدافندغیرعامل، فاز دیگری از اقدامات را برای مدیران بحران کشور، دیکته می‌نماید.

ار دیدگاه ما طی قرون و اعصار، منطقه‌ی سیستان، همواره مواجه با حوادث کم‌آبی و خشک‌سالی بوده است و با توجه به امکانات موجود در هر مقطع از زمان، به مقابله‌ی با آن برخاسته است، بخشی از اقدامات، به طور مستمر در فرهنگ پوشش و سبک زندگی، در فرهنگ این مردم برای زندگی مسالمت‌آمیز با طوفان‌ها و شن‌های روان، نهادینه شده است و گاه نیز موجب مهاجرت‌هایی شده است.

اینک سیستان، درست 20 سال تمام است که یک دوره‌ی خشک‌سالی مزمن، طاقت‌فرسا و زجرآور را پشت سر گذاشته است. این پدیده، تفاوتی اساسی با سایر پدیده‌ها دارد و آن‌ اینکه مثل سیل و زلزله یا سونامی به‌ناگهان و دفعتاً واحده، رخ نمی‌دهد، بلکه پدیده‌ای است تدریجی که در دوره‌ای نسبتاً طولانی واقع شده و اثرات آن در چند سال اوّل کم‌تر خود را نشان داده و اصولاً «پدیده‌ای خزنده» می‌باشد.

طی سال‌های اخیر، همواره فعالان اجتماعی و سیاسی منطقه، به مسئولین امر، هشدارهای لازم را برای پیش‌گیری از بروز فاجعه به انحاء روش‌ها، گوش‌زد نموده‌اند، اما با اقدام مؤثر و با برنامه‌ای از سوی سازمان مدیریت بحران که مسئولیت آن برعهده‌ی وزارت محترم کشور و استانداری است، مواجه نگردیده‌اند.


 

حالا در سیستان، یک فاجعه رخ داده است. طی 20 سال گذشته، بنابه‌دلایل مختلف، آب‌ ورودی از هیرمند، همواره کاهش داشته و سطح زیرکشت زمین‌های کشاورزی از 140 هزار هکتار به متوسط 35 هزار هکتار کاهش یافته است و طی دو سال اخیر، این میزان به یک‌هزار هکتار رسیده که آن هم با چاهک‌های سطحی و غیرکیفی کاشته می‌شود و به تبع آن دامداری، صیدو‌صیادی، جنگل‌ها و مراتع و در یک کلام، حیات را به کلی مختل نموده است.

دریاچه‌ی هامون با وسعتی حدود 480 هکتار، به برهوتی تبدیل شده و شلاق طوفان‌های سهمگین که از 120 روزگی، به 180 روزه، ارتقاء عمر یافته اند، با افزایش سرعت تا 120 کیلومتر در ساعت، بادکندهایی را در کف دریاچه و بستر رودخانه‌ها و تونل‌های باد ایجاد کرده است که محیط‌زیست را به مخاطره انداخته و ادامه‌ی زندگی در این منطقه را برای ساکنین، غیرممکن ساخته است.

اینکه تا کنون فریادهای مردم در گلو مانده است، دلایلی دارد که در رأس آن‌‌ها، عُلقه‌ی اعتقادی و هم‌سویی با نظام جمهوری اسلامی را می‌توان نام برد، اما اینک این مرگ تدریجی، به لحظات احتضار سیستان نزدیک است.

وزیر محترم کشور، امروز وارد سیستان می‌شوند و احتمالاً از قبل پیش‌بینی وضع هوا را رصد نموده و روزی را برای بازدید از سیستان انتخاب کرده است که هوا مساعد باشد، گرچه در نبود باد، از لمعات و گزش گرمای تابستانه، بی‌نصیب نخواهد بود، اما از ایشان به عنوان مقام عالی سازمان مدیریت بحران کشور، انتظار می‌رود:

1-‌ دوران بازدیدهای عدیده‌ی فرمایشی از سیستان و وعده‌های توخالی نمایندگان‌تان(استانداران) گذشته، انتظار می‌رود، این بازدید عمق داشته باشد و مردم سیستان، نتایج آن را در زندگی خود و تصمیمی که برای بودن و ماندن یا کوچ‌کردن می‌گیرند، به صورت ملموس ببینند.

2- ‌بازدید از چاه‌ژرف با هزینه‌های گزاف حفاری، حتی هزینه‌های استحصال و بهره‌برداری برای مردمی که میلیاردها مترمکعب آب برای احیاء اکوسیستم دریاچه و کشت 140 هزار هکتار زمین‌ کشاورزی نیاز دارند، قطره‌ای در مقابل اقیانوس است و هیچ امیدی را ایجاد نمی‌کند بلکه شاید برای نگه داشتن یک آبادی کوچک کفایت کند.

3-‌ مدیریت شرایط فاجعه در منطقه، نیازمند مدیرانی در فرمانداری‌ها است که واجد چنین صلاحیت‌هایی باشند، به نظر می‌رسد این شرایط با وجود بعضاً مدیرانی که با حضورشان در فرمانداری‌ها، سیر قهقهرایی به منطقه داده‌اند و هرکدام در سایه‌ی افراد دیگری هم‌چنان باقی‌مانده‌اند، امکان‌پذیر نیست، در این‌خصوص می‌بایست تغییرات لازم صورت گیرد.

4-‌ انتظار می‌رود دیدار مردمی‌تان را به حضور در جمع مردم در یک مسجد یا مصلای نماز که جامعه‌ی نمونه‌ای واقعی از مردم، امکان حضور دارند، اختصاص دهید. بدیهی است انتخاب گزینشی عده‌ای اندک در حد دور میز جلسه‌ی فرمانداری یک شهرستان توسط فرمانداران،از نظرگاه ما دیدار مردمی محسوب نمی‌شود.

۹۷/۰۴/۱۸ موافقین ۰ مخالفین ۰
عباس نورزایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی