فراز هامون

وبلاگ تخصصی مهندس عباس نورزائی - مسایل کشاورزی، توسعه روستایی،اقتصادی و اجتماعی، ایده های جدید و تحول آفرین

وبلاگ تخصصی مهندس عباس نورزائی - مسایل کشاورزی، توسعه روستایی،اقتصادی و اجتماعی، ایده های جدید و تحول آفرین

فراز هامون

* کارشناس ارشد مدیریت توسعه ی روستایی
* دارای گواهینامه TCDC از آکادمی جنگلداری یوننان کشور چین
* قائم مقام سازمان جهادکشاورزی سیستان و بلوچستان
* معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی سازمان جهادکشاورزی سیستان و بلوچستان
* رئیس مرکز آموزش عالی جهادسازندگی سیستان و بلوچستان
* رئیس گروه پژوهشی برنامه ریزی، اقتصادکشاورزی و توسعه روستایی
* مدیر جهادسازندگی منطقه ی سیستان و نیکشهر و قصرقند
* رئیس مرکز هماهنگی شوراهای اسلامی روستایی سیستان
* نماینده ی مجری طرح مجتمع کشتارگاهی صنعتی زابل
* دبیر اتاق فکر جهادکشاورزی سیستان و بلوچستان
* عضو انجمن توسعه ی روستایی ایران
* رتبه ی یک مشاوره در گروه توسعه ی روستایی سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی
* مؤلف سه عنوان کتاب منتشر شده، دو عنوان کتاب در دست تألیف و ده ها مقاله ی علمی

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
پیوندهای روزانه
پیوندها

عباس نورزائی

 

قصابی بود به هنگام کار با ساتور، دستش را برید و خون زیادی از زخمش می‌چکید. همسایه‌ها جمع شدند و او را نزد حکیم‌باشی که دکتر شهرشان بود بردند. حکیم، بعد از ضدعفونیِ زخم، می‌خواست آن را ببندد که متوجه شد لای زخمِ قصاب، استخوان کوچکی مانده است. می‌خواست آن را بیرون بکشد اما پشیمان شد و با همان حالت، زخمِ دستِ قصاب را بست و به او گفت:

«زخمت خیلی عمیق است و باید یک روز در میان نزد من بیایی تا زخمت را پانسمان کنم».

از آن روز به بعد، کار قصاب در آمد. هر روز مقداری گوشت با خود می‌برد و با مبلغی به حکیم‌باشی می‌داد و حکیم هم همان کار همیشگی را می‌کرد، اما زخم قصاب خوب نشد که نشد.

چون نیک به نحوه‌ی برخورد با مسایل سیستان می‌نگریم، حکایت سیستان ما، دقیقاً حکایت قصاب و حکیم‌نمای این مَثَل معروف در فرهنگ ایرانیان است

سال‌ها است که طرح‌ها و پروژهای فراوانی در این منطقه، به صورت ناتمام باقی ‌مانده است و اراده‌ای برای مدیریت زمان در مدیران قصاب‌منشِ این طرح‌ها به چشم نمی‌خورد.

سال‌ها است که بر روی یک جاده‌ی معمولیِ بین شهری، ترافیک کامیون‌های ترانزیتی را سوار کرده‌اند و احداث این جاده، به روزمرگی افتاده است.

بیش از ده‌ سال است که پل بزرگ شهر زهک، آغاز شده است و مردم این شهر از حضور کامیون‌های ترانزیتی در رنج هستند و زیرساخت‌هایی که با پول اندک مردم این شهر کوچک به بدبختی بدون کمک دولت، ساخته می‌شود، به طور مرتب تخریب می‌گردد.

سه سال قبل کلنگ کارخانه‌ی لاستیک‌سازی در محل به اصطلاح شهرک‌صنعتی رامشار به زمین خورده ولی اجرای این طرح که نویدبخش اشتغال برای بی‌کاران بود، به اجرا نرفت و دیگر هرگز این کلنگ به هوا برنخاست و پشت گوش انداخته شد.

از افسانه‌ی منطقه‌ی آزاد تجاری صنعتی سیستان که در شاه‌نامه‌ی دولت محترم، ثبت شد، عبور می‌کنیم و واخوانی آن را به گروهی از فرهنگ‌دوستان سیستانی که در محلی خاص، هر هفته دور هم جمع می‌شوند و برای حل معضلات منطقه در این شرایط، شاه‌نامه می‌خوانند، وامی‌گذاریم.

در مورد طرح انتقال آب با لوله به زمین‌های کشاورزی هم فعلاً تبر خشک‌سالی و فروکش‌کردن آب چاه‌نیمه‌‌ها، به قول معروف، آساکی به مدیران این پروژه داده است، چون در این خصوص فراوان گفته‌اند، دیگر گفتنش لوث مطلب می‌شود.

فیدرکانال شماره‌ی 2 ورودی چاه‌نیمه، نیمه‌تمام رها شده و در کشمکش‌های منیتی دو وکیل محترم، برای مدیریت اسدالله علم دعا می‌کند.

بازارچه‌هایی که تصویب کردند و در تار مردان عنکبوتی دولت، منافعش انحصاری شد و رقمی به درآمد مردم مستأصل منطقه، سرازیر نکرد.

شرکت‌های تعاونی مرزنشینان در چنبره‌ی مردان عنکبوتی دیگر، سال‌ها است انحصاراً منافعش در اختیار معدودی از افراد است، کسی بر آن کنترلی ندارد، حساب‌رسی و نظارت بر آن‌ها و چگونگی تشکیل مجامع عمومی آن‌‌ها در هاله‌ای از ابهام فرو رفته است، در جلسه‌ای مدیرکل امورمالیاتی استان می‌گفت: «من بچه که بودم، فلانی مدیرعامل بود، هنوز هم هست».

چند نفر و چند درصد از روستاییان منطقه از تسهیلات طرح اشتغال روستاییان و تسهیلات اشتغال فراگیر، توانسته‌اند استفاده کنند؟ 

واحدهای صنعتی تعطیل در شهرک صنعتی محمدآباد، تا کی زیر شلاق غبارهای منطقه، باید به جای مدیران خِپِلِ میزپرست، زجر بکشند؟

حقابه‌ی هیرمند و هامون، چرا بر لب‌های جناب ظریف، «لبخند مذاکره» نمی‌نشاند؟

این‌ها را گفتیم که جناب آقای استاندار در سفر امروز خود به دیار سیستان، شاید به سخن آید و به مدیران مربوطه نهیبی بزند که «این ره که شما می‌روید، به ترکستان است، به سیستان نیست».

جمع کنید این بساط را، چقدر باید اجازه داد بعضی از فرصت‌طلبانِ قصاب‌منش، از قِبَلِ این استخوان‌های لای زخم، منتفع شوند و مردم صادق، باصفا، وفادار و مقاوم سیستان، زجر بکشند؟

۹۷/۰۴/۱۳ موافقین ۰ مخالفین ۰
عباس نورزایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی