چرا با وزش طوفان، جادهی زابل – زاهدان، از شدت بارش ریزگرد و شنهای روان، بسته میشود؟
عباس نورزائی
روز گذشته، درست در زمان حادثهی تصادفهای زنجیرهای در مسیر زابل – زاهدان، حدفاصل تاسوکی تا پل شیله و حتی اندکی بعد از آن که شعاع دید تنها دو متر برای رانندگان خودرو بود، از این مسیر عبور کردم. سرنشینان خودروهای حادثهدیده، مأمورین خدوم راهور، نیروی انتظامی و اورژانس، فرصت پیاده شدن از خودرو و نفسکشیدن نمییافتند. حادثهدیدگان از یک سو با خودروهای مچاله شدهی خود روبرو بودند و از سوی دیگر در بیرون از خودور، در غبار شدیدی که در دَم، ریهها را پر میکرد و شنهایی که با مُشتِ باد به شدت به صورت انسان پاشیده میشد، روبرو بودند و صحنهای انفجارگونه در تولید غبار به ذهن متبادر میشد.
در ابتدای شکلگیری رودخانهی شیله در بستر هامون، سرپنجههای این رودخانه، به دلیل بافت خاک بسیار نرم آبرفتی،، حرکت ماشینهای قاچاقبر، دستکاریهای مکانیکی، و بیشتر جریان آب و سرازیر شدن از یک ارتفاع به عمق رودخانه، آبکندهایی طی دهها سال ایجاد شده است که منشأ برداشت خاک و به اصطلاح «فرسایش خندقی» میباشد.
این قطعه از دریاچهی هامون، یعنی همان آبکَندها، در غباب آب تبدیل به بادکَندهایی میشود که خاک نرم بستر را به صورت انبوهی برداشت نموده و به دلیل فاصلهی اندک، جادهی زابل – زاهدان، را تحت تأثیر خود قرار میدهد.
تشکیل جلسهی ستاد مدیریت بحران در فرمانداری هامون یا استانداری، ضمن پرداختن به معلول، بازگشایی جاده و اقدامات امدادی که ضروری است، باید از علاج علت این پدیدهی مستمر نیز غافل نماند. اقدامات پیشبینی شده در مطالعات سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور که به دلیل عدم تأمین اعتبار طی سالهای اخیر به آرشیو سپرده شده است، بازخوانی و اقدامات ریشهای برای حل این معضل صورت دهد.