بیتوجهی به درخت کَلیر و سقوط بمپور، از مرکزیت بلوچستان به یک شهر درجهی سه
به قلم: عباس نورزائی
بمپور، شهری است با سابقه بسیار طولانی پنج هزار ساله که وجه تسمیههای زیادی برای آن ذکر کردهاند. در یک مفهوم آن را به صورت باغ و زراعت گشاد و فراخ معنی مینمایند که با توجه به وضعیت طبیعی منطقه و گسترش کشاورزی، دور از ذهن نمیباشد. اگر واژه را بصورت «بن پهل» بنویسیم معنی آن انبوه مردمان زراعتپیشه خواهد بود.
شاید صحیحترین نام این شهر «بن پَهلً» به معنی «شهر پایان» باشد. چرا که تاریخ ایران مبین آن است که آخرین حد تسلط پادشاهان ایران در طول تاریخ از این شهر فراتر نرفته است، مگر از دورهی معاصر به بعد که بلوچستان به ایران ضمیمه شده است. به هر حال بمپور شهری پر جمعیت، مهم و آبادان بوده است و بقایای قلعهی بمپور بر فراز تپههای باستانی این شهر که شباهت های فراوانی با ارگ قدیم بم دارد و گزارشات تاریخی بسیاری همه به اهمیت این شهر و آبادانی آن دلالت دارد، به گونهای که آن را انبار غلهی بلوچستان نام نهاده بودند. بقایای اولین دبستان بلوچستان که در سال 1317 هـ . ش به نام دبستان بمپور به مدیریت آقای سعدوی تاسیس شده است، در این شهر نشان از جایگاه علم و دانش این شهر در منطقه دارد. مرکز آموزش کشاورزی بمپور نیز بهمنظور تربیت مروج کشاورزی روستاهای بلوچستان در سال 1335 و مرکز تحقیقات کشاورزی و اولین شرکت سهامی زراعی استان، در این شهر تأسیس گردیده است.
علل سقوط
سقوط بمپور از مرکزیت بلوچستان به یک شهر درجهی سه چگونه میسر شد؟ و یا چرا؟
- بلوچستان، منطقهای از میهن اسلامی ایران است که به دلیل عوارض طبیعی خشن و صعبالعبور، کوههای اطراف و بیابانهای تفتیده و قوم غیور بلوچ، همیشه موجب دلمشغولی شاهان ایران برای تسلط بر آن و رام کردن مردمش و نیز نگرانی از سرکشی و شورش آنان بوده است. بنابراین پس از اینکه همهی شگردهای شاهان نتیجه نهایی را نداد، ناصرالدین شاه قاجار به احداث قلعهی ناصری ایرانشهر در روستای پهره یا همان ایرانشهر امروزی رونق داد و بمپور را مورد بیلطفی قرار داد.
- سیاستهای نادرست حاکمان و تدبیرهای ناصحیح در مقابل سوانح طبیعی مانند مقابله با شنهای روان و استفادهی غلط از منابع آبی منطقه، موجب تخریب منابع طبیعی به عنوان زمینهی اصلی توسعهی پایدار کشاورزی بهخصوص از بین رفتن باغداری، زراعت و دامداری موجبات فقر مردم بمپور را فراهم نموده است.
- در پشت سد انحرافی بمپور، پیش از انقلاب تنها دو حلقه چاه آب آن هم پلمپ شده وجود داشته است. آیا نباید سئوال کرد که با چه تدبیر و هدفی مجوز حفر 120 حلقه چاه صادر شده است؟
دبی کانال آببند انحرافی بمپور پیشتر 2400 لیتر در ثانیه بوده است که اینک با حفر این چاهها به حدود 20 لیتر در ثانیه رسیده است.
آیا لازم نیست یک بررسی مختصری بشود که این چاههای به ظاهر تأمین کنندهی آب کشاورزی، صرفنظر از کیفیت و کمیت آب شرب و کشاورزی منطقه، چه به سر کشاورزی، اشتغال و معیشت مردم این دیار آورده است؟
- سوابق تاریخی نشان میدهد عبور از جنگلهای بههم فشردهی بمپور بسیار مشکل بوده است، هنوز هم آثار جنگلهای انبوه از درختانی نظیر کلیر، کهور محلی، اکنیل، ترات و کُنار در پارک جنگلی منابع طبیعی در کنار قبرستان بمپور و در کنار شهر به وسعت 7 هکتار حافظ مسکن و مأوای این دیار است.
- در این منطقه با این طبیعت خشن چنین جنگلهای زیبا، دلفریب و مهمتر از همه محافظ جان، مسکن و مأوای مردم و پشتوانهی گرانسنگ واقعی برای تولید قوت مردم و در یک عبارت «توسعهی کشاورزی پایدار» چگونه حیات داشته است؟
مردم فهیمی که حیات خود را در حفظ منابع طبیعی و فون و فور آن میدانند آیا مستحق اینچنین حمایتی از منابع طبیعی هستند؟
آیا زمان آن نرسیده است که برای حفظ و حراست از کیان ایران اسلامی و مرزهای مقدس آن به فکر راه و روشهای آبادانی این مناطق و ثروتمند نمودن و توانمند کردن مرزداران غیور و با وفا در ایرانمان بپردازیم؟
آیا نباید سئوال کرد که چرا به بهانهی اشتغالزایی باید قوانین جاری را زیر پا گذاشت و یا آنها را دور زد و درختان چند صد سالهای نظیر کلیر را با بلدوزر ریشهکن نمود؟
روستاهای زیادی از جمله جعفرآباد، قاسم آباد، سید آباد، شهیدآباد بمپور و حتی خود شهر بمپور به دلیل هجوم شنهای روان مجبور به تغییر مکان شده و یا بدتر از آن مانند روستای جمال آباد از صفحه گیتی حذف گردیدهاند.
نقش درخت کلیر در تثبیت شنهای روان
درخت کَـلیر یکی از درختان گرمسیری مناطق جنوبی استان سیستان و بلوچستان است که با خشکی، گرما و کمآبی بسیار سازگار است و در بیابانزدایی و تثبیت شنهای روان، نقش بسیار مهم و اساسی دارد. درخت کلیر وقت سرسبزی خود را از دست نمیدهد، در فصل بهار گل و میوه میدهد که میوهی آن قرمز رنگ میباشد
کلیر درختی است مناسب تثبیتشن در مناطق گرم فاقد دماهای کمتر از 4 درجهی سانتیگراد و در محیط شنی، به راحتی رشد میکند و باعث جلوگیری از حرکت شنهای روان میشود.
چه باید کرد؟
برای بازیابی مجد و عظمت این شهر و دشت زیبای کشاورزی، به نظر میرسد باید اقدامات زیر صورت گیرد:
1- در مورد سفرهی آب زیرزمینی و چگونگی حفاظت کمی و کیفی آن تحقیق شود به گونهای که به منابعطبیعی گیاهی لطمهای وارد نسازد و قنوات نیز احیاء گردد.
2- اقدامات آبخیزداری در بالادست بهگونهای انجام شود که منابعی جدید برای تأمین آب در اختیار قرار گیرد و برنامههای عملی برای تقویت سفرههای زیرزمینی آب اجرا شود.
3- در مورد گونههای گیاهی عرصههای منابعطبیعی درخت، درختچه و بوتهای که باید مورد حمایت قرار گرفته و تقویت شوند، بررسی لازم صورت گیرد.
4- بر روی روشهای استقرار گیاهان مناسب منطقه بررسی شود زیرا بعضی از گیاهان مانند کلیر طی صدها و شاید هزاران سال نشان دادهاند که مطلوب این مناطق است. لیکن روش استقرار آنها به خوبی شناخته شده نیست. به عنوان مثال در رویشگاههای کلیر اثری از باززایی نونهالهای بذری نیست و تکثیر آن منحصر به ریشه جوشها میباشد.
5- شایسته است استانداری هماهنگی لازم بین دستگاههای اجرایی برای هماهنگی و همگامی و انجام طرحهای مشترک و یا حداقل هماهنگ را فراهم نمایند.
6- مسئولین منابعطبیعی با حمایت از مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی ایرانشهر، تحقیقات کاربردی مطلوبی را بر روی گونهی جنگلی بومی و مفید کلیر انجام دهند.
7- از حفر چاههای جدید با تمام قدرت جلوگیری شود و چاههای غیرمجاز حفر شده در بالادست، مسدود شوند.