تجلیل از وزارت نیرو برای اعتلای جایگاه آفتابه در زاهدان
تجلیل از وزارت نیرو برای اعتلای جایگاه آفتابه در زاهدان
به قلم: عباس نورزائی
آفتابه، نشانهی نبوغ ایرانیان است که وسیلهای برای انتقال و ریختن آب و برای اولین بار توسط ما ایرانیها در دورهی هخامنشی اختراع شد. از آفتابه برای شستنهای متفاوت استفاده میکردند، از شستن دست و صورت تا باسن و ماتحت دیگر.
نام آفتابه، دگرگونشدهی واژهی آبتابه است. وقتی اسکندر مقدونی برای اولین بار در 2300 سال قبل به ایران آمد از دیدن آفتابه متحیر شد و دستور داد تعدادی از این آفتابهها را به مقدونیه ببرند و از آن، مشابهسازی کنند. اما بدبختانه یا خوشبختانه اسکندر فوت کرد و دنیای غرب برای همیشه از نعمت آفتابه محروم شد.
در دههی پنجاه که در روستاهای سیستان و بلوچستان، زندگی میکردم، آفتابهای مسی داشتیم، بعدها چدنی و این اواخر آفتابههای پلاستیکی، جای همهی انواع آفتابه را گرفت. در یکی از مأموریتهایم به شهر زرنج افغانستان، متوجه شدم، حجم انبوهی از صادرات مرز میلک، به همین وسیلهی تاریخی، اختصاص دارد، دیروز هم وقتی به یک پلاستیکفروشی برای خرید این یار دیرین زندگی، رفته بودم، فروشنده از رونق فروش آن در شهر زاهدان، گزارش میداد و بسیار خرسند به نظر میرسید.
خیلی از وسایل و ابزارهای مورد استفادهی قدیمی، به سرعت با تغییرات تکنولوژیک، به موزهها و یا به تاریخ سپرده شدند و از رونق افتادند و دیگر کسی به آنها به گوشهی چشمی نگاه نمیکند، آیا در خیابانهای شهر، اثری از درشکه، خرگاری، الاغ و ... برای حمل بار یا مسافر دیده میشود؟
اما به همت وزارت نیرو، در مدیریت بهینهی انتقال و توزیع آب شهری، قریب به دو ماه است در شهر زاهدان، با ریاضت اجباری در مصرف آب مواجهیم. هر چه مضایق آب بیشتر میشود، بر منزلت این وسیلهی حیاتی، در خانوادهها افزوده میگردد.
در این دو ماه، مسئلهی اصلی خانواده، کمین نشستن در انتظار آبدار شدن لولههای شهر شده، شیر را که باز میکنیم، فاقد آب است، حالا نوبت به زور زدن و خشک کار کردن پمپ میرسد، ناکاریاش را که به اثبات میرساند، سروقت تانکر هزارلیتری میرویم، کیفیت آب به گونهای است که ما در منزل با سه نوع آب، زندگی میگذرانیم، آب معدنی برای شرب، آبی که از فروشگاههای تصفیهی آب در شهر با گالن میخریم و برای چای و شربت و آبمیوه استفاده میکنیم و نهایتاً مثلاً بهداشتی که یک وزارت عریض و طویل، انتقال، تولید و توزیع میکند برای استحمام.
اما برای دوش گرفتن و حمام کردن، قدیما به گرمابههای عمومی در شهر، مراجعه میکردیم، گرمابهها دیگر وجود خارجی ندارند. باید به اقوام در گوشههای دیگر شهر زنگ بزنیم و برای استحمام، هماهنگی شود. به هر حال یک جوری حل میشود.
اما سرویسها دیگر بهداشتی نیست، اینجا حاکم مطلق، همین وسیلهای است که بهرغم تغییرات تکنولوژی، توانسته همچنان به همت وزارت نیرو، جایگاه خود را در ساختمانهای لوکس و پیشرفتهی امروزین زاهدان، حفظ کند.
از وزارت نیرو بابت توجه ویژه به این نشانهی نبوغ ایرانیان، تشکر میکنیم.